حديث پشيماني - صفحه 184

سؤالات نیز (خلافت از کیست، حکم حد و ذبائح اهل کتاب) به ترتیب نقل ابوعبید و طبری نیست. در بند دوم نیز تخلف از جیش اسامه اضافه شده است و هر سه مورد بند سوم نیز به طور کامل متفاوت است.
پس از الایضاح، کهن‌ترین کتابی که این حدیث را آورده، کتاب الخصال۱ شیخ صدوق(م381ق) است. صدوق متن کامل آن را (تقریباً برابر با متن طبری) از طریق علمای شیعه خراسان و آنان از مشایخ سنی خود از طریق علوان بن داود بن صالح نقل کرده‌اند. صدوق تأکید دارد که نام راوی علوان بن داود بن صالح است. متن سند را در پاورقی همین صفحه ببینید و با طرق روایی اهل سنت مقایسه کنید.
بعد از صدوق، سید هاشم بحرانی(م1107ق) در غایة المرام۲ و مجلسی(م1111ق)
در بحار الأنوار،۳ هر دو به نقل از ابن ابی الحدید این حدیث را نقل کرده‌اند. البته شمار زیادی از دانشمندان بزرگ شیعه به فقراتی از این حدیث استناد کرده‌اند که در جای خود خواهد آمد.
دانشمندان معاصر شیعی، این حدیث را در آثار متعدد خود نقل کرده‌اند.

ب: منابع تاریخی و مانند آن

این حدیث را بزرگ‌ترین، معتبرترین و قدیمی‌ترین مورخان اهل سنت و شیعه، معمولاً با حذف بخش اول آن (بخش دوم حدیث در این مقاله)، و بدون سند (بجز طبری)،
در آثار خود آورده‌اند. ابن قتیبه۴ (م276ق) در الامامة و السیاسة، بلاذری(م279ق) در
فتوح البلدان۵ (قسمت فتوح، بخش5 حدیث در این مقاله)، یعقوبی۶ (م284ق) در
تاریخ الیعقوبی، طبری(م310ق) در تاریخ الرسل و الملوک۷ با دو سند و تصحیح آن،

1.. الخصال، ص۱۷۱-۱۷۳:«حدثنا المظفر بن جعفر بن المظفر العلوی السمرقندی، قال: حدثنا جعفر بن محمد بن مسعود العیاشی، عن أبیه، قال: حدثنا محمد بن حاتم، قال: حدثنا عبد الله بن حماد، و سلیمان بن معبد، قالا: حدثنا عبد الله بن صالح، قال: حدثنی اللیث بن سعد، عن علوان بن داود بن صالح، عن صالح بن کیسان، عن عبد الرحمن ابن حمید بن عبد الرحمن بن عوف، عن أبیه، قال: قال أبو بکر فی مرضه الذی قبض فیه...[تمام متن طبری]».

2.. غایه المرام، ج۵، ص۳۲۵ - ۳۲۶.

3.. بحار الانوار، ج۳۰، ص۱۳۴ و استناد به بخشی از حدیث ج۳۰، ص۱۴۱.

4.. الامامة و السیاسة، ج۱، ص۳۵-۳۷.

5.. فتوح البلدان، ص۱۰۸.

6.. تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۳۷-۱۳۸.

7.. تاریخ الرسل و الملوک، ج۲، ص۶۱۹-۶۲۰.

صفحه از 194