5ـ 2) بررسى تفاسير مختلف از مُلك عظيم
5ـ 2ـ 1) تفسير مُلك عظيم به نبوّت
سيوطى مىنويسد:
... عبدبن حميد و ابنمنذر از مجاهد نقل كردهاند [ كه وى در مورد آيه] «و آتيناهم ملكا عظيما» گفت: [ مراد] نبوّت است. ابنابىحاتم نيز همين سخن را از حسن نقل كرد. (22: ج 2، ص 173؛ ر.ك. 11: ج 2، ص 93؛ 39: ج 5، ص 140؛ 44: ج 1، ص 718؛ 9: ج 2، ص 111)
برخى از مفسّران شيعه نيز اين قول را به عنوان يكى از آراى مطرحشده بيان كردهاند. (18: ج 3، ص 411؛ 12: ج 3، ص 118) اكنون به بررسى اين قول مىپردازيم تا ميزان موافقت يا مخالفت آن با اعتقادات شيعه روشن شود.
پيشتر بيان شد كه بر اساس لغت، ملك عظيم به معناى حقّ امر و نهى، تصرّف، سلطنت و استيلايافتن است. در روايات ائمّه اهل بيت عليهم السلام نيز ملك به سلطنت، مقام افتراض الطاعه و امامت معنا شده است. با توجّه به اين دو مطلب، بايد ديد آيا نبىـ بما هو نبىـ داراى چنين سلطنت و آمريّتى هست؟ و آيا چنانكه اهل سنّت مىگويند، مقام نبوّت مقام فرض الطاعه است؟
الف) معناى نبوّت در لغت
بر اساس لغت، «نبى» اگر از مادّه «نبأ» باشد، يعنى شخصى كه حامل خبر است. (7: ج 15، ص 302) ولى معمولاً به معناى «منبئ» يعنى خبرآورنده به كار مىرود. (مانند نذير كه به معناى منذر به كار برده مىشود). و اگر از مادّه «نبوّة» و «نباوة» باشد، به معناى مرتفع است. (9: ج 11، ص 284)
نبى از جهت لغت، معنا و مفهوم عامّى دارد كه شامل همه خبرآورندگان مىشود؛ امّا اين لفظ در كلام عرب و آيات و روايات، تنها، در مورد خبرآورندگان از ناحيه خداى تعالى به كار رفته است. (9: ج 15، ص 302) همچنين از نظر لغت، تبليغ در مفهوم نبى اخذ نشده است و دليلى بر داشتن سلطنت و پادشاهى نبى وجود ندارد.