بررسى مفهوم امامت در پرتو آيه ملك عظيم - صفحه 77

برسد ملك مورد درخواست حضرت سليمان، همان ملك عظيم يا بالاتر از آن بوده است. خود آيه در اين مورد ساكت است؛ امّا از قرائن ديگر مى‏توان يافت كه آنچه سليمان عليه ‏السلام درخواست كرده بود، ملك و سلطنت ظاهرى بوده كه از ناحيه خداى تعالى، بدون جنگ و خونريزى به او برسد. اين ملك و سلطنت هيچ ارتباطى با ملك عظيم‏ـ يعنى مقام امر و نهى و ولايت تشريعى كه همان مقام امامت است‏ـ ندارد. بر مبناى روايت حضرت موسى‏بن جعفر عليه ‏السلام خداوند در پاسخ به درخواست سليمان عليه ‏السلام برخى اشيا مانند باد و جنّ و... را مسخّر او ساخت. اين ملكى است كه ائمّه اهل بيت عليهم ‏السلام نيز آن را دارند؛ امّا علاوه بر آن، به ايشان مقامى عطا شده كه به سليمان و به هيچ يك از انبياى ديگر عطا نشده است يعنى مقام امامت و فرض الطاعه مطلق. حضرت موسى‏بن جعفر عليه ‏السلام پس از بيان اين موضوع، به اين آيه استشهاد مى‏كند كه: «آنچه رسول خدا دستور مى‏دهد، بگيريد (و اطاعت كنيد) و از آنچه شما را نهى كند، بپرهيزيد». مى‏بينيم كه اين آيه در مقام بيان ولايت تشريعى است. (15: ج 4، ص 459 ـ 460)
روايت امام صادق عليه ‏السلام نيز مى‏رساند كه ملك عظيم كه به آل‏ابراهيم يعنى رسول اكرم و خاندان او از ائمّه معصومين عليهم ‏السلام عطا شده، مقام افتراض الطاعه است. (15: ج 4، ص 461) در روايت ديگرى آمده است: ملكى كه به سليمان عطا شده بود، تصرّف در امور به صورت تسخيرى بود؛ ۱ به طورى كه هر گاه انگشتر را به انگشت مى‏كرد، جنّ و انس و شياطين و همه پرندگان و درندگان نزد او حاضر مى‏شدند و از او فرمان مى‏بردند. (46: ج 2، ص 236)
احاديث فراوان ديگر بيان مى‏دارد كه ائمّه اهل بيت عليهم ‏السلام انگشتر سليمان را داشتند. علاوه بر انگشتر سليمان، از امورى برخوردار بودند كه آن امور نه تنها به سليمان عليه ‏السلام بلكه به احدى غير از ايشان داده نشده است. (27: ج 1، ص 71؛ 29: ص 353؛

1.البتّه ممكن است حضرت سليمان عليه ‏السلام نيز در محدوده خاصّى از ملك عظيم بهره‏مند بوده باشد؛ امّا آنچه به عنوان ملك سليمان مطرح است، تصرّف در امور به صورت تسخيرى است و اين غير از ملك عظيم و مقام امر و نهى است.

صفحه از 89