هفده ركعت است؛ امّا تعداد ركعتهاى آن براى مسافر، كاهش مىيابد و به 11 ركعت مىرسد؛ چنان كه از فرد حائض كلّاً ساقط مىشود، بدون اينكه قضايى نيز براى ترك آن لازم باشد.
2. حكم زكات مختلف است و بر اهل تكليف، بر اساس دارايىشان، مترتّب مىشود؛ تا جايى كه از اكثر مكلّفين ساقط مىشود. در نتيجه، بيشتر مردم در حالى جان مىدهند كه زكات بر آنان واجب نشده است.
3. روزه براى فرد مستطيع و حاضر، واجب است؛ امّا براى حائض و مسافر، روا نيست و از مريض و عاجز نيز ساقط مىشود.
4. حجّ مختص فرد مستطيع است و براى غير مستطيع واجب نيست. و اين گونه است ديگر عبادات نقلى و فرائض فقهى كه حكم وجوب آنها مختلف است و شرايط مكلّفين در آن احكام، يكسان نيست.
افزون بر آن، همه آنچه ذكر كرديم و مانند آنها، مختصّ به اوقات و موقعيّتهاى معيّنى است و بر مكلّف در ديگر ساعات و موقعيّتها، لازم نيست و در همه لحظهها بر او شايسته نمىباشد؛ امّا حكم امامت و وجوب آن، چنين نيست. اقرار به امام و وجوب اطاعت از او در هر حال و در هر زمان و هر مكان و بر هر فرد، واجب است چرا كه اين وجوب، فراگير و گسترده است؛ وجوب آن، نه كاسته مىشود و نه ساقط مىگردد؛ نه به بعضى عقلا اختصاص مىيابد و نه به وقت خاصّى محدود مىشود؛ بلكه در تمام احوال و شرايط، ضرورت واحد دارد و از هيچكس ـ تا زمانى كه عاقل باشدـ ساقط نمىشود؛ همانگونه كه اقرار به خداى متعال و رسولش همواره بر همگان واجب است. اين نكتهاى ظريف براى اهل آن است.
ابوالرجاء محمّدبن طالب بلدى، به اِسناد خود، برايم روايت كرد كه ابوسعيد خدرى گفت: شخصى نزد پيامبر آمد و گفت: اى رسول خدا! شرايع اسلام را به من بياموز. فرمود: شهادت بدهى كه معبودى به جز «اللّه» نيست و محمّد رسول اوست، نماز گزارى، زكات بپردازى، در ماه رمضان، روزه بگيرى و در زمان استطاعت، حجّ خانه خدا گزارى. وقتى آن شخص در حال رفتن بود، پيامبر صلى الله عليه و آله وسلمبه او فرمود: آيا