ترجمه رساله الابانه - صفحه 165

شما را در تكذيب‏تان بيان خواهيم كرد؛ به طورى كه شما در آن مطلب به نقض خود خواهيد پرداخت، وقتى كافران بر شما ايراد بگيرند. پس اى صاحبان خرد عبرت گيريد. اكنون من كلام خودت را به تو باز مى‏گردانم تا حقّ روشن شود، به همان گونه كه در مورد گذشته، حرف به حرف، كلام خودت را به خودت باز گرداندم. پس مى‏گويم: خَلف ما به دليل كثرت و پراكندگى، در نواحى و سرزمينها هستند و شناختن آنان نسبت به همديگر مشكل بوده و در نتيجه، سازش پنهانى بين ايشان محال است. با اين همه، اگر بر آنها روا باشد كه گزارش دهند اسلافشان به مانند خود آنها متواتر بودند و اينكه حكم پيشينيان و سلف اوّل ايشان در قطع عذر به آنچه خبر مى‏دهند، مانند حكم آيندگان باشد، امّا واقعيّت به خلاف مدّعا و منقول آنان باشد و سلف اوّل ايشان به پندارتان آحاد و ساختگى باشند، بدون آنكه بدانند، در آن صورت، كذب و دروغ در تمام مشاهدات و سازش و جعلى بودن در اخبارشان روا خواهد بود. تا آنجا كه به هيچ يك از اخبار ايشان اطمينان نمى‏توان كرد و صحّت مطالب پنهان‏شده از ما را بر اساس نقل آنها نخواهيم توانيم پذيرفت. در اين صورت، بايد در تمام اخبار پادشاهان و كشورها و جغرافياى شهرها و راهها و سيره‏ها و آثار و رويدادهاى روزگاران شك كنيم. اگر اين باب را بگشاييم، راه ما براى علم به اخبار مردم تباه مى‏شود و لازم مى‏آيد كه به هيچ چيزى اطمينان نكنيم جز آنچه به حواسّ خود درك مى‏كنيم. اينك برايت روشن مى‏گردد كه چگونه كلام خودت به خودت بازمى‏گردد، همچنان كه بازگشت اِيرادِ تو بر خودت روشن مى‏شود.
نكته مهمّ ديگرى نيز هست كه اگر بدان بنگرى، از مخالفت و بدگويى خود در موضوع امامت باز مى‏مانى و اگر به آن اعتماد كنى، رنج و تلاش تو در موضوع نبوّت از بين مى‏رود.
و آن اينكه:
اگر ـ چنان كه تو پنداشتى ـ سلف اوّل ما بعد از زمان رسول خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلم پديد آمده‏اند و نصّ را ساخته و پرداخته و به آن خبر داده‏اند، بايد حال ايشان شناخته و زمان پيدايش و خاستگاهشان نيز مشخّص مى‏شد و جايز نبود كه احوال ايشان پوشيده بماند؛ همچنان كه احوال هر گروهى كه در اسلام بعد از پيامبر نشئت گرفته پنهان نماند و آغاز و احوال آن گروه و اينكه در زمانهاى پيشين چنين قول و قائلانى نبوده‏اند، شناخته شده است؛ خصوصا با كثرت تتبّعى كه

صفحه از 180