صورتى، و هر وقت كسى آنها را شناخت، ساقط مىشود از او تكليف.
و فرقه ديگر مىگويند كه پيغمبر و ائمّه خلق مىكنند و روزى مىدهند و موت و حيات به دست ايشان است و مىگويند مراد از واجبات مثل نماز و روزه و زكوة، اشخاصى خوب چندند و مراد از محرّمات مثل خمر و ميسر و زنا اشخاص بدى چندند. هر كس آنها را شناخت ـ ظاهرا و باطنا ـ حلال مىشود براى او محرّمات و ساقط مىشود از او واجبات. و جماعت سبائيه ـ كه تبعه عبداللّه بن سبااند ـ مىگويند كه خدا ظاهر نمىشود الّا در اميرالمؤمنين به تنهايى و پيغمبران همگى مردم را دعوت مىكردند به سوى او و ساير ائمّه بوّاب و دربانان [ اويند] و به واسطه آنها به آن مقصد مىتوان رسيد. پس هر كه شناخت كه على خالق و رازق اوست، ساقط مىشود از او تكليف.
و جماعت ديگر كه ايشان را خصيبيّه مىگويند قائلاند به اينكه خدا ظاهر نمىشود مگر در اميرالمؤمنين و ائمّه بعد او و عمر ابليس ابالسه است و جماعتى كه آنها را اسحاقيّه مىگويند، قائلاند به تناسخ و تحليل محرّمات. و جماعتى ديگر كه قميّهاند، اصحاب اسماعيل قمى، مىگويند كه خدا ظاهر مىشود در هر كس؛ هر نحو كه خواهد و على و ائمّه نور واحدند.
و فرقه ديگر هستند كه مىگويند امام آن انسان كامل است. پس هرگاه به نهايت مرتبه رسيد خدا ساكن مىشود در او و تكلّم مىكند از جانب او.
و فرق ديگر هم هستند كه هر يك هرزه ديگر مىگويند و ما در اينجا چند حديث نقل مىكنيم از كتاب شيخ عالى مقدار، محمّد بن عمر بن عبدالعزيز كشّى ـ ره ـ كه فىالجمله بينايى به مطلب بهم مىرسد.
از جمله به سند صحيح، روايت كرده است از ابوحمزه ثمالى كه گفت: حضرت علىّبنالحسين ـ صلوات اللّه عليهماـ فرمود: لعنت كند خدا كسى را كه بر ما دروغ بگويد. به درستى كه به خاطر آوردم من عبداللّهبن سبا را؛ پس برخواست هر مويى كه در بدن من بود. هرآينه، به تحقيق كه ادّعا كرده است عبداللّه امر بزرگى را چه مىشود او را؟ خدا لعنت كند بر او. بود على ـ واللّه ـ بنده صالحى و برادر رسول