تجزيه و تحليل ادبى خطبه حضرت زينب (س) در كوفه‏ - صفحه 111

اين قسمت خطبه، از قرآن اقتباس شده است. خداوند در قرآن مى‏فرمايد: «لاتكونوا كالتى نَقَضت غَزلَها من بعدٍ قوَّهٍ أنكاثاً تَتَّخذون أيمانَكم دَخَلاً بينكم.»(نحل (۱۶) / ۹۲). .۱
أنكاث در لغت جمع «نَكث» و به معناى از هم وا كردن و باز گشودن رشته‏اى است كه قبلاً به صورت محكم بافته شده باشد. و «الدَّخل» به معناى مكر و خيانت است.
از نظر نحوى، «نكث» حال مؤكّده از «غزل» يا مفعول‏به دوم «نَقَضَت» است؛ در صورتى كه متضمّن معناى «جعلت» باشد. يا اينكه مفعول مطلق است؛ چرا كه به عنوان مصدرى در معناى «نقض» به كار رفته است و غزل نيز به عنوان مصدرى در معناى اسم مفعول مى‏باشد كه خود مجاز مرسل با علاقه «تعلّق اشتقاقى» است.
«ريطه»، دختر «عمرو بن كعب»، زنى احمق از قبيله قريش بود كه با كنيزكان خود از صبح تا نيمه روز، مشغول بافتن پشمها و نخها مى‏شد. سپس به كنيزكان دستور مى‏داد كه رشته‏هاى بافته شده را از هم واكنند و اين كار عادت همه روزه وى بود. (7: ص 266؛ 24: ص 389؛ 26: ج 45، ص 221).
بنابراين، حضرت زينب(س) مردم كوفه را به آن زن احمق قريشى كه رشته‏هاى بافته شده را از هم وا مى‏كرد، تشبيه مى‏كنند كه همه اعمال نيك خود را از بين بردند؛ چرا كه آنان پس از بستن عهد و پيمان، آن را شكستند و خيانت و نيرنگ ورزيدند و با اين پيمان شكنى، راه را براى جنايات هولناك كربلا آماده ساختند. اينان در واقع، رشته محكم ايمان الاهى را - كه بر پايه و مبناى مودّت اهل بيت عليهم السلام بود - پاره كردند و پيمان‏نامه‏ها و سوگندنامه‏هاى خويش را بازيچه‏اى براى نيرنگ و فريب قرار دادند و رشته‏هاى بافته شده ايمان را از هم گسستند. از اين رو، حالت

1.و مانند زنى كه رشته خود را پس از تابيدن محكم واتابيده، نباشيد كه عهد و قسمهاى استوار و محكم خود را براى فريب يكديگر و فسادكارى به كار بريد.

صفحه از 125