پاره ‏اى از تعليقات آيت‏ اللَّه ميرزا مهدى اصفهانى بر احاديث اصول كافى‏ - صفحه 30

بخش اوّل - معرفة اللَّه‏

1) كافى 1: 135، كتاب التوحيد، باب جوامع التوحيد، ح 5:
از زمان امام صادق عليه السلام، معارف بشرى در جوامع اسلامى انتشار يافت و عرفاى بشرى روى به فزونى نهادند. معارف و علوم الاهى با معارف بشرى آميخته شد، و اين به سبب كوشش خلفا و مترجمان، و كوشش پيروان آنها بر رفع تمايز بود. در آن زمان اختلافات در باب توحيد، فراوان شد. و دانشمندان علم كلام و فلسفه در شهرهاى مسلمان زياد شدند.
به همين جهت، اين سائل از امام رضا عليه السلام درباره توحيد مى‏پرسد. و امام رئوف غريب صلوات اللَّه عليه در نامه شريف خود، با جوامع توحيد به او پاسخ مى‏دهد، و نسبت به معارف قرآن تنبّه مى‏دهد. و مى‏فرمايد:
«الحمدللَّه المُلهم عباده الحمد».
يعنى: هركس ياد آورد كه علم به حمد اوست، اين خود، از افاضه و هدايت الاهى است، زيرا انسان به حيث ذات خود، فاقد علم و هدايت به حمد خداوندگار خويش است.
سپس امام رضا عليه السلام صراحتاً بيان مى‏دارد كه قرآن بر چه مبنايى است. مى‏فرمايد:
«فاطرهم على معرفة ربوبيته».
اين جمله، عين تذكّر دادن است به اين نكته كه آفريدگان، بر فطرت معرفت و توحيد او مفطور شده‏اند، و اينكه او خداوندگارشان است، بدون اينكه شريك داشته باشد. پس اوست قيّوم حيات‏بخش كه بخشنده عقل، علم، قوّت، قدرت، عافيت و كمالات است، چنان كه روشن است.
سپس تنبّه مى‏دهد به نكته‏اى كه به نور عقل و علم، از آيات و علامات الاهى - كه دالّ بر خداى تعالى است - مكشوف مى‏شود. توضيح اينكه به نور علم و عقل، كشف مى‏شود كه هر آنچه دانسته شود، تعقّل گردد، تصوّر شود و فهم گردد، حيث

صفحه از 35