نقش فنون بلاغت در فهم متون دينى - صفحه 76

توسّط ائمه عليهم السلام به دليل تفاوت شرايط بوده است.

2. علوّ مضمون

بهترين دليل قطعى الصدور بودن قرآن، علوّ مضمون و اعجاز معنوى آن است. روايات تالى قرآن‏اند و مضامين والايى دارند. و لذا از چنان مضامينى بهره‏مندند كه صدور آن از غير معصوم ممكن نيست.
ابن ابى‏الحديد، اديب و متفكّر بزرگ، نهج البلاغه را به همين دليل، قطعى‏الصدور مى‏داند و اهل ترديد را سرزنش مى‏كند. او مى‏نويسد:
كسى كه به سخن در خطبه، انس داشته و از علم بيان بهره‏اى برده و در اين زمينه قريحه داشته باشد، مسلّم، ميان گفتار ركيك و فصيح، فصيح و فصيح‏تر و سخن اصيل و بدل، فرق خواهد گذاشت.... آيا توجّه كرده‏ايد ما با شناختى كه از شعر و نقد آن داريم، اگر ديوان ابى‏تمام را بررسى كنيم و در ضمن آن يك يا چند قصيده بيابيم كه با سبك و روش او مبانيت دارد، بى‏ترديد، با كمك قريحه ادبى خود مى‏گوييم اين قصايد از او نيست... با اين بيان، اشتباه آنان كه تصوّر كرده‏اند همه نهج‏البلاغه يا قسمتى از آن به على عليه السلام منسوب نيست، آشكار گرديد. ۱
وى در ادامه مى‏نويسد: چون در نهج البلاغه دقّت كنى، آن را يك‏پارچه و با سبك واحد خواهى يافت؛ همچون جسم بسيط كه حقيقت برخى از اجزاى آن با حقيقت اجزاى ديگر تفاوتى ندارد. ۲
در هر حال، علوّ مضمون يكى از قرائن و شواهدى است كه ما را به صدور حديث از معصوم عليه السلام رهنمون مى‏كند. برخى ازپژوهشگران، تعالى تعبير را نيز بر علو مضمون افزوده و معتقدند همچنان كه مضمون حديث ممكن است به حدّ اعجاز برسد، نكات بديعى، واژه‏ها و تركيبهاى به كار رفته در سخن نيز امكان دارد فوق‏العاده يا در حدّ اعجاز باشد و كسى نتواند در قلمرو تعبير، نظير آن را بياورد.

1.۱: ج ۱، ص ۸-۹

2.همان‏

صفحه از 79