امام باقر عليه السلام به جابر فرمود:
«ماورد عليكم من حديث آل محمّد صلى اللَّه عليه و آله فَلانَتْ له قلوبكم و عرفتموه فاقبلوه و ما اشمأزّت منه قلوبكم و أنكرتموه فردّوه إلى اللَّه و إلى الرسول و إلى العالم من آل محمّد صلى اللَّه عليه و آله.»۱
هر حديثى كه از خاندان پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به شما رسيد و دلهايتان در برابرش نرم شد و آن را شناختيد، آن حديث را بپذيريد و اگر دلهايتان از آن رميد و آن را بيگانه حس كرديد، آن را به خدا و پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و عالم آل محمّد موكول كنيد.
ذيل حديث كه مىفرمايد: حديثى را كه دل شما نمىپذيرد، آن را به خدا و رسول ارجاع دهيد، شايد اشاره به احاديثى باشد كه ركاكت آن به سبب عدم توانايى راوى در انتقال مقاصد و معانى مورد نظر معصوم باشد.
نمونههايى در اين زمينه در روايات يافت مىشود كه مجال طرح آن دراين مقال نمىگنجد و نگارنده به مناسبت، در اثر خويش آورده است. ۲
بخش دوم
اينك به نقش علم بيان در فهم صحيح روايات مىپردازيم. چنان كه گفتهاند، فنّ بيان شيوه به كارگيرى تعابير متعدّد را در بيان مضمون واحد مىآموزد تا سخن براى شنونده جذّابتر و نافذتر شود.
1. استعاره و تشبيه
كسانى كه به فنون بلاغت و ادبيّات عرب آگاهى دارند، اينگونه سخن گفتن را در انتقال مقاصد گوينده به مخاطب رساتر و نافذتر مىدانند.
براى نمونه، اميرمؤمنان عليه السلام درباره نماز فرموده است:
و نماز گناهان را مىزدايد؛ چنانكه برگ را از درخت بزدايند و گناهان را از گناهكار، مىگشايد؛ چنان كه بند از كسى بگشايند. و رسول خدا نماز را به چشمه آب گرم كه بر در سراى مردى بود، همانند فرمود؛ كه او روزان و شبان،