گزارشى از جلسات نقد و بررسى كتاب « مكتب در فرآيند تكامل » - صفحه 109

إلى يوم القيامة بنا استنقذهم اللَّه من ضلالة الشرك، و بنا يستنقذهم اللَّه من ضلالة الفتنة، و بنا يصبحون إخوانا بعد الضلالة. در اين روايت، هدايت وقتى معنا خواهد داشت كه خود امام دچار خطا نشود. يا در روايت زير كه امام رضا عليه السلام آن را بصورت روايت از پيامبر نقل مى‏كنند: 1حدّثني سيّدي عليّ‏بن موسى الرضا عليه السلام عن آبائه عن عليّ عليه السلام عن النبيّ صلى اللَّه عليه و آله أنّه قال: من سرّه أن ينظر إلى القضيب الياقوت الأحمر الذي غرسه اللَّه عزّوجلّ بيده ويكون متمسّكا به فليتولّ عليّاً و الأئمّة من ولده، فإنّهم خيرة اللَّه عزّوجلّ وصفوته وهم المعصومون من كل ذنب و خطيئة. كه در اينجا صريحاً اشاره به عصمت مى‏كنند. و يا در ج 25، ص 193 به نقل از امام سجّاد عليه السلام: قال: الامام منّا لا يكون إلّا معصوماً، وليست العصمة في ظاهر الخلقة فيعرف بها، فلذلك لا يكون إلّا منصوصاً. در اينجا، امام مى‏فرمايند عصمت چيزى نيست كه بتوان از ظاهر و چهره فرد تشخيص داد، بلكه بجز نص، چيز ديگرى نمى‏تواند معرّف معصوم باشد. منظور از آوردن اين روايات، اين است كه نشان دهيم بحث عصمت كاملاً سابقه داشته و حرف نو و جديدى نبوده كه توسط هشام‏بن حكم ابداع شود.
حتّى برخى از اصحاب ائمّه قائل به اجماع در اصل عصمت شده‏اند؛ چنان كه حسين‏بن سعيد اهوازى از معاصرين امام حسن عسكرى عليه السلام و از مشايخ كلينى، مى‏گويد هيچ خلافى بين علماى ما نيست كه ائمّه معصوم هستند. لا خلاف بين علمائنا في أنّهم عليهم السلام معصومون من كلّ قبيح مطلقاً. 2 اگر حدّاقل عدّه‏اى از اصحاب متقدّم قائل به عصمت نبودند، او نمى‏توانست با اين قاطعيّت ادّعاى اجماع كند. حتّى حديث ثقلين از احاديثى است كه از آن براى اثبات عصمت استفاده شده است. برخى علماى اهل سنّت به استناد اين حديث، امّت را معصوم مى‏دانند به اين معنا كه تا زمانى كه امّت به ثقلين تمسّك نمايد، از انحراف و ضلالت مصون خواهد بود. مثلاً سيوطى در يكى از آثارش، در مقدّمه

1.بحار الانوار - العلامة المجلسى - ج ۲۵ - ص ۱۹۳

2.كتاب الزهد، ص ۷۴

صفحه از 112