پژوهشى در باب اسباب نزول - صفحه 104

سه: عمر خليفه شد. روزى بر منبر سخن مى‏گفت. وى را از كلاله پرسيدند. گفت: كلاله! كلاله! كلاله! آن‏گاه ريشش را در مشتش گرفت و ادامه داد: سوگند به خدا كه اگر اين را مى‏دانستم، بهتر بود از اينكه همه زمين مال من مى‏شد. در گذشته، از پيغمبر پرسيدم، فرمود: مگر آن آيه راكه تابستان آمد، نشنيدى؟
چهار: به روايت ابن‏سيرين، آيه «كلاله» هنگامى نازل شد كه پيامبر، با حذيفةبن اليمان، در حال راه‏رفتن بود و رسول اكرم صلّى اللَّه عليه و آله آن را به حذيفه فرمود و حذيفه آن را بر عمر - كه از پشت‏سر مى‏آمد - خواند. چون عمر خليفه شد، درباره آن آيه از حذيفه پرسيد، بدان اميد كه تفسيرش نزد او باشد. حذيفه او را گفت: به خدا سوگند كه تو بسيار عاجز و ناتوانى، اگر پنداشته‏اى كه رياست تو، مرا وادارمى‏كند بيش از آنچه روز نزول آيه به تو گفتم، اينك بگويم. عمر گفت: خدايت رحمت كند! نه، چنين توقّعى نداشتم...
پنج: عمر هرگاه كه در انتهاى آيه «كلاله»، به اين عبارت مى‏رسيد كه: يبيّن اللَّه لكم أن تضلّوا: خدا براى اينكه گمراه نشويد، اين حكم را براى شما روشن مى‏سازد؛ مى‏گفت: خدايا، بر هركس معناى كلاله را روشن ساختى، خوشا به حالش، بر من كه تاكنون روشن نشده‏است!۱

8. فوايد و نتايج دانستن اسباب نزول

آگاهى از سبب نزول آيات قرآن مجيد، چندين اثر و ثمر گوناگون به‏بارمى‏آورد كه هريك به تنهايى، براى ايجاد انگيزه چنين پژوهشى كافى است. خطاى بزرگى است اگر پنداشته شود علم اسباب نزول، نوعى باستان‏شناسى درباره آياتى است كه هرگز كهنه و باستانى نمى‏شوند. اكنون به چند فايده از فوايد دانستن اسباب نزول اشاره مى‏كنيم:

1.همه اين موارد در تفسير الدُرّالمنثور سيوطى آمده است. (۲۵: ج ۲ ص ۷۵۳ تا ۷۵۹)

صفحه از 116