8-1) فهم صحيح و دقيق مفهوم آيه: هركس كه كمترين آشنايى با اصول و قواعد زبان و ادبيّات، بهويژه در زمينه علم «معانى و بيان» داشته باشد، مىداند كه فضاى زمانى، مكانى، وضعيّتى و شخصيّتىِ هركلام، به عنوان «قرائن منفصله» نقش اساسى در تحوّل معنايى آن دارد. به تعبير سادهتر، يك عبارت مكتوب، بهويژه اگر سنگين و اديبانه باشد، چنانچه بدون توجّه به قرائن خارجى، نظير وقت و حالت و موقعيّت گوينده و شنونده ترجمه شود، مىتواند چندين و چند معناى متفاوت يا متناقض را برساند؛ لكن بهكمك اين قرائن - كه جدا از متن الفاظ و عباراتاند - مىتوان مقصود اصلى و منظور حقيقى از آن كلام را بهدستآورد. به عنوان مثال، اگر كسى در آيه زير، بدون توجّه به سبب نزول، بنگرد:
و للَّه المشرق و المغرب، فأينما تولّوا فثمّ وجه اللَّه. (بقره (۲) / ۱۱۵ )
به ويژه كه ببيند در آيه قبل هم، سخن از مسجد و نماز است، بعيد نيست كه بپندارد آيه فوق مىخواهد خواندن نمازهاى واجب يوميّه را به هر سمت و جهت، بدون نياز به قبله مشخّص، مجاز اعلام نمايد؛ در حالى كه چنين برداشتى خلاف اجماع فريقين است. راه نجات از اين گونه لغزشها، آگاهى از سبب نزول است. در همين مثال، سببهاى متفاوتى را بيان داشتهاند؛ لكن همگى آنها احتمال بالا را ردّ مىكنند. اين دو نمونه از آنهاست:
يك: نماز مستحبّ مسافران: متون سنّى و شيعه روايت كردهاند كه پيامبر درحال سفر، برپشت مركب، منحرف از قبله، نماز مستحبّى مىخواند كه اين آيت نازل گرديد. (25: ج 1، ص 266؛ 7: ج 1، ص 146)
دو: ناتوانى از تشخيص قبله: در همان منابع، آوردهاند كه گروهى از مسلمانان، شبى تيره و ابرى، در بيابان ماندند و از شناسايى قبله عاجز شدند. بدين روى، هريك بهسمتى كه مىپنداشت قبله است، نماز گزارد. روز بعد، همه فهميدند كه اشتباه ايستادهاند. نزد پيامبر بازگشتند و مشكل خود را پرسيدند كه آيه فوق