پژوهشى در باب اسباب نزول - صفحه 105

8-1) فهم صحيح و دقيق مفهوم آيه: هركس كه كمترين آشنايى با اصول و قواعد زبان و ادبيّات، به‏ويژه در زمينه علم «معانى و بيان» داشته باشد، مى‏داند كه فضاى زمانى، مكانى، وضعيّتى و شخصيّتىِ هركلام، به عنوان «قرائن منفصله» نقش اساسى در تحوّل معنايى آن دارد. به تعبير ساده‏تر، يك عبارت مكتوب، به‏ويژه اگر سنگين و اديبانه باشد، چنانچه بدون توجّه به قرائن خارجى، نظير وقت و حالت و موقعيّت گوينده و شنونده ترجمه شود، مى‏تواند چندين و چند معناى متفاوت يا متناقض را برساند؛ لكن به‏كمك اين قرائن - كه جدا از متن الفاظ و عبارات‏اند - مى‏توان مقصود اصلى و منظور حقيقى از آن كلام را به‏دست‏آورد. به عنوان مثال، اگر كسى در آيه زير، بدون توجّه به سبب نزول، بنگرد:
و للَّه المشرق و المغرب، فأينما تولّوا فثمّ وجه اللَّه. (بقره (۲) / ۱۱۵ )
به ويژه كه ببيند در آيه قبل هم، سخن از مسجد و نماز است، بعيد نيست كه بپندارد آيه فوق مى‏خواهد خواندن نمازهاى واجب يوميّه را به هر سمت و جهت، بدون نياز به قبله مشخّص، مجاز اعلام نمايد؛ در حالى كه چنين برداشتى خلاف اجماع فريقين است. راه نجات از اين گونه لغزشها، آگاهى از سبب نزول است. در همين مثال، سببهاى متفاوتى را بيان داشته‏اند؛ لكن همگى آنها احتمال بالا را ردّ مى‏كنند. اين دو نمونه از آنهاست:
يك: نماز مستحبّ مسافران: متون سنّى و شيعه روايت كرده‏اند كه پيامبر درحال سفر، برپشت مركب، منحرف از قبله، نماز مستحبّى مى‏خواند كه اين آيت نازل گرديد. (25: ج 1، ص 266؛ 7: ج 1، ص 146)
دو: ناتوانى از تشخيص قبله: در همان منابع، آورده‏اند كه گروهى از مسلمانان، شبى تيره و ابرى، در بيابان ماندند و از شناسايى قبله عاجز شدند. بدين روى، هريك به‏سمتى كه مى‏پنداشت قبله است، نماز گزارد. روز بعد، همه فهميدند كه اشتباه ايستاده‏اند. نزد پيامبر بازگشتند و مشكل خود را پرسيدند كه آيه فوق

صفحه از 116