دو. قال عليٌّ عليه السلام: ما نزلت في القرآن آيةٌ إلّا و قد علمت أين نزلت؟ و في من نزلت؟ وفي أيّ شيءٍ نزلت؟ و في سهل نزلت؟ أم في جبل نزلت؟ (۴۲: ج ۹۲، ص ۷۹)
دريغا! كه پس از پيامبر، به مدّت يك ربع قرن، امام على را خانهنشين ساختند و سپس، در آن پنجسال حكومت نيز چنان با وى درافتادند كه يك از هزار آنچه مىدانست، گفتن نتوانست.
دانش سرشار اميرالمؤمنين به فرزندان پاكدامن و نيك نهادش رسيد كه در كلمات آن بزرگواران، از اين ميراث گرانبها ياد شدهاست:
يعقوببن جعفر مىگويد: با امام كاظم عليه السلام در مكّه بودم. مردى بدو گفت: شما كتاب خدا را بهگونهاى تفسير مىكنيد كه تاكنون شنيده نشدهاست! حضرت فرمود: قرآن بر ما، پيش از ديگران، نازل گشت و تفسيرش را پيش از مردمان، از ناحيه وحى به ما آموختند. فنحن نعرف حلاله و حرامه و ناسخه و منسوخه و سفريّه و حضريّه و في أيّ ليلة نزلت كم من آية؟ و في من نزلت؟ و فى ما نزلت؟ (۴۲: ج ۲۳، ص ۱۹۶)
صد افسوس كه اولاد اميرمؤمنان نيز روزگارى خوشتر و آرامتر از نياى خود نداشتند. برخى از ايشان، در فرصتهايى كوتاه، درسها و دانشهايى به شيعيان خويش مىآموختند و آنها نيز به نوبه خود، بر خلاف اهلسنّت، در ثبت و نگارش احاديث مىكوشيدند؛ لكن آسيب و شكنج و سانسور و اختناق دورانهاى اموى، مروانى، عبّاسى تا عثمانى، همواره ميراث تشيّع را به تاراج و نابودى كشاندهاست. از اين رو، امروزه، نه فقط سنّيان، كه شيعيان نيز از دانش پربار اسباب نزول، دستتنگ و كممايه ماندهاند.
11- 3) شيوع روايات دستخورده يا ساختگى: ذهن آدمى، حقايقى را كه بر او وارد مىشود، متناسب با پيشدادهها، انگيزهها يا پيشداوريها، دستكارى يا دگرگون مىكند. گذشته از اين، اشتباه و فراموشى - كه اغلب ناخودآگاه پيش مىآيد - به نوبه