اساس اجتهاد شخصى، بيان كردهاست؟
12- 2) شناسايى همه راويان، طبق ضوابط علم رجال، با عنايت به مواضع عقيدتى و سياسى هريك.
12- 3) كاوش در كيفيّت تسلسل راويان و ارتباط زمانى آنها و كشف رفع يا ارسال يا انقطاع سند حديث.
12- 4) ارزيابى روايت بنا به ضوابط و موازين علم درايةالحديث.
12- 5) دقّت در قرائن علمى و تاريخى كه مىتواند صحّت آن روايت يا سببيّت را تأييد يا تضعيف كند.
12- 6) توجّه به آيه و زمينه آن و سازگارى خردپسند آيه و سبب نقل شده.
12- 7) مقايسه ميان روايات - در صورت تعدّد آنها - و انتخاب صحيحترين سبب، با تكيه بر اولويّت آنچه از بيت عصمت رسيدهاست.
13. ميدان تأثير اسباب نزول خاصّ
از مباحث تفصيلى كه كتابهاى علوم قرآنى در موضوع اسباب نزول بدان پرداختهاند، بررسى حوزه عمل سبب نزول خاصّ، در مستفاد آيات است. اين بحث - كه جايگاه اصلى آن، علم اصول فقه است - زير عنوان چند پرسش مطرح مىشود:
13- 1) ملاك در استنباط از آيه، عموم لفظ است يا خصوص سبب؟
13- 2) در كدام موارد، در عين عموميّت لفظ، مفاد آيه، فقط خصوص سبب را شامل مىشود؟
13- 3) در صورت اختصاص لفظ و سبب، آيا مىتوان آيه را تعميم داد؟
گفت و شنود مفصّل در اين زمينه، بايد به پژوهشهاى ديگر موكول شود. در اينجا، فقط به ذكر يك نكته ارزشمند اكتفا مىشود كه احاديث اهل الذكر عليهم السلام به مناسبت همين بحث، يادآورى كردهاند. با همين تذكّر، اين مقاله را به پايان مىبريم: