اغلب مىتوانيم آياتى را بيابيم كه كلمه صالح در آن به يك مرد از گروهى خاص اطلاق شده است. آيه ذيل به ما كمك مىكند تا دريابيم معناى محتوايى و ارزشگذارىكننده مفهوم صالح چيست و به ما معناى (كلامى) مرد صالح را نيز مىدهد.
(گروهى) از اهل كتاب، جمعى بر پا و استوارند كه آيات خدا را در لحظات شب تلاوت مىكنند، در حالى كه در سجدهاند. آنان به خدا و روز جزا ايمان مىآورند، به معروف امر مىكنند و از منكر باز مىدارند، و در خيرات شتاب مىورزند. و آنان از صالحان هستند.۱
در اينجا چهار ويژگى اساسى افراد شايسته كه قابليت اطلاق عنوان صالحان را دارند، آمده است:
الف) خواندن آيات قرآن
ب) ايمان به خدا و روز حساب
ج) امر به معروف و نهى از منكر
د) سعى در سرعت گرفتن از يكديگر در كارهاى نيك
در كنار اعتقاد به خدا و روز معاد، از عبارتهايى مانند «معروف»، «منكر» و «خيرات» كه در ذات خود واژگانى طبيعى هستند، استفاده شده است. در اينجا البته ميسّر نيست كه در اينباره به شرح و تفسير پردازيم، زيرا اين واژگان بدان جهت بكار رفته كه براى انسانها، دستهبندىهايى از خوبى در بافتهاى گوناگون اجتماعى و تاريخى ارائه دهد و مابقى را به وجدان ما واگذارده است. (و تصميمگيرى در مورد بافت (مصداق) حقيقى و روزمره آن را به وجدان انسان وانهاده است.)
كافى است بگوييم كه در سرتاسر قرآن، تقريباً در همه متنها (بافتها)مىتوانيم آياتى را بيابيم كه كلى هستند و مصاديق گسترده دارند و در آنها انسانها به دو گروه مختلف (براساس اعمالشان) تقسيم شدهاند. براى نمونه مثال ذيل:
1.آلعمران (۳) / ۱۱۳ و ۱۱۴