گزارشى از جلسات نقد و بررسى كتاب مكتب در فرآيند تكامل - صفحه 148

به تعداد ائمّه نشده است. موضوع رساله ابن‏قِبَه، نصّ بر امام دوازدهم است و اينكه پس از غيبت و به هنگام ظهور چگونه شناخته خواهد شد. رساله ديگر او هم در ردّ امامت جعفر است. رساله نوبختى درباره اعتقاد به غيبت، تواتر حتمى بودن وقوع آن و قيام قائم مى‏باشد. بنابراين موضوع هيچ كدام از اين رساله‏ها، تعداد ائمّه نبوده كه درباره صحّت و سقم آن بحث شود.
نكته ديگر اينكه رواياتى كه در كتب شيعه به نقل از اهل سنت درباره 12 امام وارد شده، تنها به عنوان شاهد و نه مستند اصلى آمده است. رواياتى كه از طريق شيعه نقل شده، ارتباطى با اين روايات اهل سنت ندارد. نعمانى در كتاب غيبت خويش 30 حديث از منابع شيعى درباره تعداد ائمّه نقل مى‏كند كه هيچ كدام آنها كوچك‏ترين ارتباطى با احاديث اهل سنّت ندارد. پس از آن تصريح مى‏كند كه به عنوان شاهد و تأييد و به عنوان احتجاج بر اهل سنّت از منابع آنان، حديث 12 خليفه را نقل مى‏كند. ۱
مؤلّف در پاورقى ص 193 موارد نقض نظريّه ادّعايى خويش را پاسخ داده‏اند. نخستين مورد، اصل عباد بن يعقوب رواجنى است كه كتاب وى به نام ابى‏سعيد عباد العصفرى منتشر شده است. مؤلّف ادّعا مى‏كند كه اين فرد عامى مذهب است، بنابراين روايت وى مورد قبول نيست. در اينجا بين علماى رجال اختلاف است كه آيا اين دو نفر يعنى عبادبن يعقوب رواجنى و ابى‏سعيد عباد العصفرى يك نفر هستند يا دو نفر مختلف. شيخ طوسى در الفهرست خود آنها را به عنوان دو فرد جداگانه آورده است و اولّى را عامى مذهب مى‏داند. ۲ امّا نجاشى كه آنها را يك نفر مى داند، هيچ اشاره‏اى به عامى بودن او نكرده است. مرحوم آيت‏اللَّه خوئى اين دو را يك نفر دانسته و به نقل از محدث نورى در مستدرك الوسائل مى‏گويند: رواياتى كه از وى نقل شده، نشان‏دهنده تشيّع اوست و طريق شيخ طوسى نسبت به وى ضعيف است. ۳ضمن

1.غيبت نعمانى، ص ۳۰۱

2.الفهرست، ص ۱۹۲

3.معجم رجال الحديث، ج ۱۰، ص ۲۳۶

صفحه از 140