حقوق مسلمين؛ موسوعه قانونى در ارتباط با مسلمانان شيعى‏ - صفحه 132

اين كتاب در سال 1872 توسط امِدِه كرى كه در آن زمان كنسول فرانسه در تبريز بوده، به زبان فرانسوى ترجمه شده و مترجم، مقدمه‏اى بر اين كتاب نوشته است. براى آشنايى با ديدگاه‏هاى غربيان، ترجمه اين مقدمه عرضه مى‏شود.
بجز كسانيكه خود را وقف مطالعات زبان و تمدن مسلمين كرده‏اند، ديگران بطور غالب از اين بى‏اطلاعند كه مسلمانان از يك جُنگ حقوقى كامل و گسترده برخوردارند و هم اينكه رساله‏هاى فقهى آنان، يكى از شاخه‏هاى مهمّ ادبيات آنان را تشكيل مى‏دهد.
ما پيش از اين، قرآن را تنها كتاب حقوقى مسلمين مى‏شمرديم و به دلايلى تعجّب مى‏كرديم كه چگونه جوامع پرنفوسى، بدون داشتن مرجع حقوقى ديگر و متكى بر متنى فشرده، پراكنده و حتى داراى برخى از احكام متعارض، مى‏توانند وجود داشته و برقرار باشند. قرآن، هسته واقعى حقوق اسلامى است؛ امّا فقدان توضيحات و نبود هر نوع گسترشى، كاربرد آن را بسيار مشكل مى‏كند؛ اگر آنرا محال ننمايد.
از سال‏هاى پس از دعوت اسلامى، گروندگان جديد، مشاجرات خود را مستقيماً به پيامبر ارائه مى‏نمودند و قضاوتى كه بنيان‏گذار اسلامى مى‏نمود، به دقّت توسط ياران نخست ضبط و جمع مى‏شد و اينها هسته اوليه جُنگى بود كه بعد از آن بوسيله تصميمات قضائى هريك از دوازده امام بزرگتر مى‏شد و با عنوان «احاديث» برطبق نظر مكتب شيعى، در قالب مجلدات مختلف فقه قديمى جمع‏آورى گرديد.
گسترش سريع اسلام در ميان ملّيّتهاى متفاوت و از ريشه‏ها و خلقيّات گوناگون، نياز به تلخيص سنّت و توحيد مبانى كاربردى آن را در تمامى قلمروهاى جديد مكتب پديد آورد. فهرست اسامى حقوقدانانى (فقهائى) كه از قرن سوم تا هفتم هجرى در ارتباط با نگارش فقه و حقوق اسلامِ شيعى تلاش كردند، بسيار گسترده‏تر از آن است كه در اين مقدّمه ارائه گردد. من به ذكر نام با عظمت‏ترين اين دكترها (مجتهدين) بسنده مى‏كنم:

صفحه از 136