انديشه تفويض و آراى مفوضه؛ واكاوى يك خلط ناموفّق‏ - صفحه 141

جزء فرق غاليانه محسوب گشته‏اند، خود مى‏توانند داراى فكر تفويضى بوده و از اين جهت مفوضه نيز خوانده شوند.
شايد به همين علت است كه برخى از دانشمندان ملل و نحل، مفوضه را به عنوان فرقه عليحده‏اى ذكر نكرده‏اند و برخى نيز دستجات گوناگونى را جزء مفوضه مى‏دانند.۱
به هر حال، پس از قرن دوم كلمه مفوضه در زبان‏ها جايگاه مشخص‏ترى مى‏يابد۲ و شاخصه‏هاى فكرى آنان گوياتر مطرح مى‏شود. قديمى‏ترين زمانى كه در آن از مفوضه نامى ديده مى‏شود، مربوط به عصر امام صادق عليه السلام است. اينكه زراره از حضرت راجع به مفوضه مى‏پرسد۳ و حضرت مى‏فرمايند: منظور از تفويض چيست؟ نشان دهنده اين است كه آن موقع و نزديك به آن، هنوز در جامعه، شكل منسجم و مطرحى از مفوضه به وجود نيامده است.

در مورد اعتقادات مفوضه، آراء گوناگونى وجود دارد.۴ ولى آنچه را به طور حتم مى‏توان به ايشان نسبت داد و خود لغت مفوضه بر آن دلالت دارد، اعتقاد به تفويض و واگذارى عالم و خلق آن به پيامبر و امامان است. ايشان معتقد بودند خداوند پس از خلق پيامبر و امامان‏۵، خلقت آسمان و زمين و ساير مخلوقات را به ايشان سپرده است؛۶ به طورى كه ديگر خداوند در اين امر دخالتى نداشته و خالق

1.سعد متعب منصورى در كتاب الغلو فرقه‏هاى منصوريه، بيانيه، سبئيه و مخمسه را از مفوضه مى‏داند. الغلو و الموقف الاسلامى /۵۷.

2.در روايات عصر امام صادق عليه السلام كم‏كم اين نام ذكر مى‏شود. ازجمله در روايتى، حضرت صادق عليه السلام مفوضه را لعن مى‏كنند و مى‏فرمايند اينان حدود و فرائض الاهى را ضايع نموده‏اند.

3.الاعتقادات فى دين الاماميه، ابن‏بابويه /۱۰۰؛ اثبات الهداة /۷۵۵؛ جذور التاريخيه سامى غريرى /.۲۹۵

4.براى اطلاعات دقيق از اعتقاداتى كه به ايشان نسبت داده شده است، به مدارك زير رجوع كنيد: اعتقادات، فخر رازى /۷۲؛ المقالات و الفرق /۲۳۸؛ الفرق بين الفرق /۱۵۳؛ تبصرة العوام /۱۷۶.

5.مفوضه امامان را مخلوق مى‏دانستند و اعتراف به حدوث ايشان داشتند.

6.چنانكه از روايات و اقوال اصحاب كتب فرق معلوم است. براى نمونه رجوع كنيد به: خاندان نوبختى، عباس اقبال / ۲۶۵؛ المقالات و الفرق، سعدبن عبداللَّه‏بن ابى‏خلف /۲۳۸.

صفحه از 155