انديشه تفويض و آراى مفوضه؛ واكاوى يك خلط ناموفّق‏ - صفحه 147

در نتيجه معتقد به دفرمسيم اعتقادات شيعى شده‏اند. حال آنكه تحول و عدم تحول فكرى يك ايده يا مذهب، به طور كامل و تام وابسته به تغيير و عدم تغيير حداقل‏هاى آن مذهب است؛ نه تغيير وجوه اشتراك در پيروان آن مذهب. با دقت در اختلافات موجود در فرقه‏ها، مشخص است كه بسيارى از فرقه‏ها، تفاوت‏هاى اندكى با يكديگر دارند و گاه حتى با يك عقيده ساده، فرقه جديدى نامگذارى و در تاريخ مشخص شده است. خصوصاً در مورد غلات؛ چنانكه پس از كنار گذاشتن وجه مشترك بين آنها، نقاط مميز عمدتاً يكى دو مورد بيشتر نيست. لذا تلاش براى تكثير اعتقادات مميزه گروه‏ها و فرقه‏هاى مذهبى و خصوصاً آن دسته از فرقه‏ها كه علامت مميزه آنها روى خود اسم گروه مى‏باشد، تلاشى بى‏فايده است. برخى تا پانزده مورد۱ فصل مميز براى گروه مفوضه كه بسيارى از علما حتى آن را فرقه مستقل نمى‏دانستند، برشمرده‏اند كه به يقين نمى‏توان علائم مشخص شده را جزء مميزات اين دسته دانست. برخى از معتزله و نواصب نيز به شكل ديگرى از اين نام سوء استفاده كرده‏اند؛ معتزله گفته‏اند مفوضه ابتدا قائل به الوهيت امامان بوده و ايشان را مستحق عبادت مى‏دانسته‏اند و سپس براى امامان نام‏هاى خداوند را قرار داده‏اند؛ معتزله اندكى بعد، اين اعتقادات را به علماى شيعه نسبت داده‏اند.۲
اينكه تفويض، به معنايى كه گذشت، مردود امامان و علماء دين بوده و با آن همه‏گونه مقابله شده است، مطلب درستى است؛ ولى اين موضوع نبايد باعث خلط بين اعتقادات مفوضه و معانى صحيح تفويض شود كه خود امامان آن معانى را بيان كرده‏اند. امامان برخى از معانى تفويض را بيان كرده و بزرگان شيعه در كتب خويش آورده و مورد تأييد قرار داده‏اند. در عين حال كه مفوضه را از غاليان و گمراهان معرفى كرده‏اند. كلينى، صدوق، مفيد، شيخ طوسى، صفار از محدثان و

1.مكتب در فرآيند تكامل، مدرسى /۶۶-۶۴.

2.تبصرة العوام فى معرفة مقالات الانام، منسوب به سيد مرتضى‏بن داعى /۱۷۶.

صفحه از 155