تعليقات آيت ‏اللَّه جعفرى بر اصول كافى، يك باب از كتاب الحجّة - صفحه 88

* ص 549 - همان حديث، ذيل «ما تقول في أكل الجِّرِي»:
به حديث 921 رجوع شود. (حديث سوم از همين باب)

* ص 549 - همان حديث، ذيل «شرب النبيذ»:
يك نوشيدنى تخميرى كه از ميوه گرفته شده باشد (به پايان اين حديث بنگريد).
اين هم يك تفاوت ديگر ميان فقه اماميّه و غير آن (مانند فقه حنفيّه) است.
* ص 550 - همان حديث، ذيل «فضرب بيده على جبهته...»:
اين مرد مدّعى برخوردارى از دانشِ شناختن همه اقوام عرب و شاخه‏هاى منتخب از آن است و خود را به لقب «نسّابه بزرگ» ملقّب كرده است. امام از او راجع به اسمش پرسيد تا او بتواند ادّعاى مبالغه‏آميز خود را در مورد دانش خود نشان دهد. اين دانش در آن روزگار، نه تنها به ميزان بسيار زيادى براساس فرهنگ روايى - زبانى و افسانه‏ها استوار بود تا براساس اطّلاعات درست و موثّق و علاوه بر آن، بر مبناى هدفى كه سخن برايش گفته شده، قابل نقد مى‏باشد. زيرا اين علم يك جزء كليدى و مهم در تضادهاى (برخوردهاى) بى‏شمارى است كه با بحث اصل و نسب سر و كار دارد كه شاخصه جامعه عرب بود. بنابراين، هدف از چنين انتقادهايى كاربرد آنها با نسب‏شناسى به‏طور كل نيست؛ زيرا اين علم كاربردهاى بسيارى دارد كه نيازهاى اجتماعى بسيارى را مى‏تواند پاسخگو باشد. بنابراين، تفاوت بسيارى وجوددارد بين چنين دانش نسب‏شناسى كه امام آن را نقد كرده و آن نسب‏شناسى كه متخصّص نسب‏شناسى در اسلام باشد، و به نسب‏شناسى اصل و نسب پيامبر و فرزندان پيامبر بپردازد كه درود خدا بر او و خاندانش باد. براى مثال، به منظور تعيين اينكه كدام شخص حق و وظيفه مرتبط با اين خاندان گرامى را دارد.

صفحه از 91