گزارشى از جلسات نقد و بررسى كتاب مكتب در فرآيند تكامل بخش دوم و سوم كتاب‏ - صفحه 150

را قبول كند. خود اين روايت نشان مى‏دهد كه اين مسائل، آرام آرام، براى شيعيان جا افتاده است.
جالب است كه در هر دو روايت، امام بدون اينكه منتظر جواب او شوند، از درون او خبر مى‏دهند. يعنى هر دو روايت، غيرمستقيم، نشان‏دهنده علم غيب امام نيز هست. بنابراين، اگر قرار است به اين دو روايت استناد شود، بايد به كلّ آن استناد شود.
ايشان ادّعا كرده‏اند بر اساس روايت «نزّلونا عن الربوبيّة و قولوا فينا ما شئتم»، مفوّضه هر چه توانستند، در فضائل ائمّه حديث جعل كردند. ۱ يادآور مى‏شويم كه اين روايت به شكلهاى مختلفى، در كتب مختلف آمده است و از لحاظ سند بسيار معتبر است. در كتاب خصال شيخ صدوق، در حديثى معروف به اربعمائه - كه در آن چهارصد نكته دينى را اميرالمؤمنين عليه السلام از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نقل مى‏كنند - اين حديث به عنوان يكى از نكات آمده است: «إيّاكم والغلوّ فينا. قولوا إنّا عبيد مربوبون و قولوا في فضلنا ما شئتم.»۲ در كتب ديگرى، همين مضمون به صورتهاى ديگرى نقل شده است. در حديث ديگرى در انتهاى عبارت آمده است: «فإنّكم لا تبلغون كنه ما فينا.»۳
اين روايت بيان مى‏كند كه ما را از حدّ مخلوقيّت بالاتر نبريد كه خطاست. با اين حال، هر چه در فضائل ما بگوييد، به كنه آن نمى‏رسيد. در واقع، اگر روايتى در فضائل ما به شما رسيد كه ما را از حدّ مخلوقيّت بالاتر نمى‏برد، مى‏توانيد آن را نقل كنيد. اين روايت به اين معنى نيست كه هرچه خواستيد درباره ما جعل كنيد يا سخن بى‏اساس بگوييد، بلكه مى‏فرمايد فضائل ما را نقل كنيد و ما را از حدّ خودمان بالاتر نبريد. مؤلّف مى‏گويند كه مفوّضه تا آنجا كه توانستند، اين احاديث را در كتب شيعه وارد كردند و كسى هم متوجّه آن نشد ۴ ؛ ليكن هيچ مدرك و سندى در اين‏باره، ارائه نمى‏دهند. قبلاً گفتيم كه اتّفاقاً حساسيّت علماى قم و صاحبان كتاب رجال، نشان مى‏دهد كه آنها در اين مورد بسيار حسّاس و دقيق بوده‏اند. اگر استناد

1.ص ۸۱

2.خصال شيخ صدوق، ص ۶۱۰

3.مستدرك سفينة البحار، ج ۷، ص ۵۲

4.ص ۸۱ كتاب‏

صفحه از 155