امام صادق عليه السلام در وصيّتنامه خويش نام پنج نفر را به عنوان وصىّ خويش آورده بودند؛ از جمله نام منصور دوانقى و عبداللَّه افطح. هفتاد روز بعد، عبداللَّه افطح درگذشت و اكثريّت فطحيّه بجز عدّه كمى، بازگشتند. حتّى درباره فردى مثل حسنبن علىبن فضال گفته مىشود كه در اواخر عمر خود از مذهب فطحى بازگشت.
مؤلّف در صفحه 131 درباره امامت امام هادى عليه السلام به روايتى اشاره مىكنند ۱ به گونهاى كه ممكن است خواننده برداشت كند كه گويا تنها نصّ موجود، همين روايتى است كه از خيران خادم نقل شده است. امّا اين برداشت، صحيح نيست. مرحوم شيخ مفيد در كتاب ارشاد خود در باب نصّ بر امامت امام هادى عليه السلام مىگويد كه اخبار و روايات وارده در اين باب بسيار است و شيعيان بر امامت ايشان اجماع كردهاند. ضمن اينكه روايتى كه ايشان به آن اشاره مىكنند، تضعيف شده است. ازجمله مرحوم آيتاللَّه خوئى در كتاب رجال خود ذيل نام احمدبن محمّدبن عيسى اين روايت را تضعيف كردهاند. ۲ در هر حال، اعلام امامت ايشان متوقّف بر خبر خيران خادم نبوده است.
مسئله ديگرى كه ايشان مطرح كردهاند، درباره جانشينى امام هادى عليه السلام است و اينكه رواياتى درباره جانشينىِ سيّد محمّد فرزند ايشان وجود داشته است. ۳ مرحوم شيخ طوسى بابى در اين زمينه در كتاب غيبت خود آورده است. يك روايت را ايشان استناد كردهاند كه مىگويد: «عن أبيهاشم الجعفريّ، قال: كنت عند أبي الحسن العسكريّ وقت وفاة ابنه أبي جعفر و قد كان أشار إليه و دلّ عليه و إنّى لأفكّر في نفسي و أقول: هذه قصّة أبي إبراهيم و قصّة إسماعيل. فأقبل عليّ أبوالحسن عليه السلام و قال: نعم يا أباهاشم، بدا للَّه في أبيجعفر و صيّر مكانه أبامحمّد كما بدا له في إسماعيل بعد ما دلّ عليه أبوعبداللَّه عليه السلام و نصبه و هو كما حدّثتك نفسك وإن كره المبطلون. أبومحمّد ابني الخلف من بعدي، عنده ما تحتاجونه إليه، و معه آلة الإمامة و الحمدللَّه.»۴
شيخ طوسى در دنباله اين روايت، مىگويد كه شيعيان تصوّر مىكردند كه بعد از امام هادى عليه السلام سيّد محمّد امام خواهد بود: «معناه ظهر من اللَّه و أمره في أخيه الحسن
1.كافى، ج ۱، ص ۳۲۴
2.معجم رجال الحديث، ج ۳، ص ۸۵
3.ص ۱۳۲
4.غيبت شيخ طوسى، ص ۸۷