جامع ‏نگرى در تبيين مهدويّت‏ - صفحه 40

جاى خود حقيقت و اعتبار گرفته‏اند)، بايد ديد جايگاه مهدويّت در اين منظومه به هم پيوسته چيست؟ و اين موضوع با كدام عناصر اصلى پيوند خورده است؟ چنين نگاهى جامع، پاره‏اى از نقاط ابهام از موضوع مهدويّت را مى‏زدايد و آفاق جديدى در اين عرصه پديد مى‏آورد.

مقدّمه‏

بحث مهدويّت بين الاديانى، بر محور «موعودگرايى» يا «باور به منجى» متمركز است. ۱ چون تمام نظريه‏ها و انديشه‏ها (حداقل) در حوزه الهيات و درباره هدايت و نجات انسان، بايد با محك قرآن ارزيابى و صحت و سقم آنها شناخته شود، ناگزير بايد نظريه موعودگرايى را به قرآن عرضه كرد. قرآن مى‏فرمايد: (لا يَأتِيهِ البَاطِلُ مِن بَينِ يَدَيهِ وَ لا مِنْ خَلفِهِ تَنزيلٌ مِنْ حَكيمٍ حَميدٍ)۲«باطل از پيش‏رو و پشت سر در اين كتاب راه نمى‏يابد [ اين كتاب‏] فرود آمده از خداوند حكيم ستوده است.» اين آيه، قرآن را به عنوان معيار تشخيص حق از باطل معرّفى مى‏كند و سراسر قرآن را حق مى‏داند كه باطلى در آن راه ندارد. احاديث متواترِ عرضِ انديشه‏ها و روايات بر قرآن نيز بر معيار قرآن تأكيد مى‏ورزند؛ ازجمله، اين حديث كه به روايت مرحوم كلينى، امام صادق عليه السلام مى‏فرمايد:
إنّ على كلّ حقٍّ حقيقةً و على كلّ صوابٍ نوراً؛ فما وافق كتاب اللَّه فخذوه و ما خالف كتاب اللَّه فدعوه.
همانا براى هر امر حقّى، حقيقتى و براى هر [ انديشه‏] درستى، نورى است [ و كتاب خدا همان حقيقت و نور است‏] پس هر آنچه با كتابت خدا موافق بود، بگيريد و هر آنچه مخالف بود، فرونهيد.۳

مضمون اين حاديث در مصادر سنّى نيز نقل شده است. ۴

1.نك: ميلانى، ج ۲، ص ۲۰۴-۲۴۴

2.فصّلت (۴۱) / ۴۲

3.كلينى، ج ۱، ص ۶۹، ح ۱؛ عياشى، ج ۱، ص ۸، ح ۲ و...

4.هندى، ج ۱، ص ۱۷۹، ح ۹۰۷

صفحه از 57