نگاهى ديگر به كتاب المراجعات‏ - صفحه 129

اين تأليف، تجلى و ارزش بيشترى، به سبب زمان پيدايش خود مى‏يابد؛ يعنى آن هنگام كه فروزش و تابندگى يافته و خوانندگان شيعه و سنّى بدان روى آورده‏اند؛ زيرا اين كتاب را مؤلّفش در اوايل قرن چهاردهم و ميان دهه سوم و چهارم گرد آورده است، در فاصله زمانى دشوارى كه استعمارگران با سرنوشت امّت عرب بازى مى‏كردند و راهى براى رسيدن به اهداف پليد خود نمى‏يافتند، جز ايجاد تفرقه ميان مسلمين و بهره‏گيرى از اختلافات مذهبى، به منظور در هم كوبيدن كاخ مليّت عرب و دين اسلام؛ كه شكاف و اختلافات در اوايل اين قرن به اوج خود رسيده بود.
البتّه پيدايش ريشه‏هاى بلند اين شكاف و تفرقه به روزگار اموى باز مى‏گردد؛ آن هنگام كه مسلمانان در نيمه‏هاى قرن اوّل، به دو اردوگاه مخالف تقسيم شدند: اردوگاه اوّل به رهبرى يزيدبن معاويه، و اردوگاه دوم به رهبرى اباعبداللَّه الحسين عليه السلام در حادثه كربلا. به اين ترتيب، اختلاف ميان دو اردوگاه در طول دو دوره اموى و عباسى ادامه يافت. اين اختلاف و درگيرى بيشتر پيرامون زندگى سياسى و نظام حكومتى بود و جز مواردى اندك، به امر اعتقادى مربوط نمى‏شد. از اين رو، بزرگان دو گروه، جز در مواردى انگشت شمار، جرئت نمى‏كردند يكديگر را تكفير كنند.
تسلّط مغولان بر بغداد و برانداختن حكومت عباسيان، اين اختلافات را به اختلافات مذهبى تبديل كرد؛ تا آنجا كه فروع فقهى را - كه از قرآن و سنّت برگرفته مى‏شد - در برگرفت. البتّه قانونگذارى و فقه اسلامى بر اين دو مصدر اساسى تكيه مى‏كند، امّا اين امر، براى پايان بخشيدن به اين اختلافات كافى نبود؛ زيرا هريك از دو گروه بر روايات خود تكيه مى‏كرد و روايات و منقولات ديگرى را قبول نداشت.
شيعيان جز بر آنچه از امامان اهل بيت عليهم السلام روايت مى‏كنند، اعتماد ندارند و به روايات و احاديث ديگران جز در معدودى موارد، اهمّيّت نمى‏دهند، با اين استدلال كه اين خاندان عليهم السلام به سخن جدّشان صلى اللَّه عليه وآله از ديگران آگاه‏ترند و مى‏گويند: «خانِگى داند كه اندر خانه چيست».

صفحه از 127