عقل - صفحه 192

3. مانند چراغى در وسط خانه. پيامبر صلى اللَّه عليه وآله فرمود:
... فَيَقَعُ في قلبِ هذا الإنسانِ نورٌ فيفهم الفريضةَ و السُنَّةَ و الجَيِّدَ و الرَدِيَّ. ألا و مَثَلُ العَقلِ في القَلُبِ كَمَثَلِ السِراجِ في وَسَطِ البيت.۱
آن‏گاه در قلب اين انسان (بالغ) نورى مى‏افتد كه در نتيجه آن، فريضه و سنّت و خوب و بد را مى‏فهمد. آگاه باشيد كه عقل در قلب، مانند چراغ در وسط اتاق است.

مراد از فريضه و سنّت، واجب و مستحبّ عقلى است. واجب عقلى مانند رعايت عدل يا ترك ظلم و مستحبّ عقلى مانند احسان به والدين در موردى كه وظيفه‏اى متوجّه فرزند نيست.
دانشمندان شيعه به پيروى از رسول خدا صلى اللَّه عليه وآله و عترت پاك ايشان، همين رويكرد را در شناخت عقل پيش گرفته‏اند:
1- ثقة الاسلام كلينى در مقدّمه كتاب «كافى» گويد:
اين كتاب خود را با «كتاب العقل» آغاز مى‏كنم؛ زيرا عقل، قلب و محور همه چيز است و احتجاج (محاسبه و مؤاخذه) و پاداش و كيفر براساس آن مى‏باشد. (إذْ كان العقلُ هو القطب الذي عليه المدار و به يُحتجُّ و له الثواب و عليه العقاب) ۲
وى در نخستين بخش كافى «كتاب العقل و الجهل»، 36 حديث از اهل بيت عصمت و طهارت عليه السلام نقل كرده است. در حديث سوّم آن باب امام صادق عليه السلام عقل را چنين تعريف مى‏كند:
«ما عُبِدَ به الرحمنُ و اكتَسِبَ به الجِنان.» راوى مى‏پرسد: پس آنچه در معاويه بود، چيست؟ مى‏فرمايند: «تلك النكراء. تلك الشَيْطَنَة. و هي شبيهةٌ بالعَقْلِ و لَيْسَتْ بالعَقْلِ.»۳
قسمت اوّل بيان امام عليه السلام ناظر به معرّفى عقل از طريق بيان نتيجه و اثر آن است. در واقع، عقل را نورى دانسته‏اند كه به وسيله آن حُسن عبوديت پروردگار، كشف و راه صحيح بندگى او طى مى‏شود. نتيجه اين عبادت و بندگى، پاداش بهشت است

1.صدوق، علل الشرايع، ص ۹۸

2.كلينى، ج ۱، ص ۱۰

3.كلينى، ج ۲، ص ۱۱

صفحه از 196