تبيين مباحثى از توحيد در پرتو معارف اهل بيت عليهم السلام‏ - صفحه 114

به اوصافى كه در قرآن كريم آمده - مانند عليم و قدير - نظر ندارد. ۱
نيز در نتيجه‏گيرى از اين سخنان آمده است:
خلاصه سخن اينكه در شناخت خداى متعال لازم است [ او را] از همه تعبيرات مختّصه اجسام (مانند مورد اشاره قرار گرفتن...) تنزيه كنيم.» شماره ۲
آن‏گاه در پايان اين بحث، دفع دخل مقدّرى صورت گرفته و توجّه داده شده كه اطلاق صفاتى بر خدا كه از طريق تجريد مورد نظر به دست مى‏آيد، به تشبيه او با خالق منجر نمى‏شود. دليل اين امر آن است كه ملاك مشابهت و مماثلث، اشتراك در اطلاق مفاهيم ماهوى است از مقولات ثانيه فلسفى. البتّه در اين نظريّه، از به كار بردن اصطلاحات فلسفى در بحث مورد قبول خود احتراز شده، ولى توضيح داده شده در اين خصوص، دقيقاً منطبق بر اصطلاحى است كه بيان شد. ۳
5. به اين ترتيب، از ديدگاه اين مقالات، بر اساس اصل دوم (مبرّا بودن از هر نقص) قول به تعطيل نفى مى‏شود، بدون آنكه تشبيهى لازم آيد. البتّه در ابتداى مباحث اين نظريّه، در كنار دو اصل مزبور، اصل سومى هم تحت عنوان «توقيفيّت اسماء» مطرح شده كه شرح و بررسى آن را به نوشتار ديگرى موكول مى‏كنيم. فعلاً براساس چكيده و عصاره‏اى كه از چهارچوب كلّى نظريّه مطرح شد، به بررسى و نقد آن مى‏پردازيم. اين بررسى ما را در بحث درباره اصل سوم مورد نظر اين مقالات يارى خواهد كرد.

نقد و بررسى ابعاد عقلى نظريّه‏

1. توجّه به جايگاه انحصارى عقل در مباحث‏

به عنوان مقدّمه‏اى لازم براى ورود به بحث، بايد به جايگاه منحصر به فرد عقل در مباحث اعتقادى، به خصوص مبحث توحيد، توجّه داشت. گرچه غرض

1.شماره ۶، ص ۱۷

2.شماره ۵، ص ۱۳۰

3.۵، ص ۱۳۱

صفحه از 138