رسول و سلوك به همراه اوست تا اينكه حجاب به اندازه اطاعت بنده مرتفع گردد. [ از سوى ديگر] وجدان اين شهادت ممكن نيست مگر با اطاعت؛ چرا كه اين شهادت، عين تقرّب و عين يافتن حق است كه آن، نتيجه رسالت است. پس وجدان اين شهادت با وجود گوش فرادادن به نخستين دعوتو روىگردانى از خداوند، خلف آشكار و مانند آن است كه كسى از راهى ديگر غير از آنچه وزير دستور داده است، خود را به سلطان برساند و سلطان به او اجازه تشرّف دهد. پس بر هر كافر و فاسقى واجب است كه در نخستين كلام از رسول اطاعت كند. در اين صورت، هنگامى كه پروردگارش را فطرتاً يافت، به اوّلين درجه از قرب و شهادت مىرسد و چنانچه رسول، صادق نباشد بر قلب كسى كه به او ميل كرده مهر مىزند و از آنجا كه اين شهادت عين قرب و عين وجدان پروردگار و حضور در محضر اوست و آن، دائر مدار اطاعت از رسول است، پس اين شهادت داراى درجات و مراتب است و به ميزان اطاعت بنده، وجدانش به او تقرب مىيابد و نيز مرتفع شدن حجاب از قلبش تشديد مىشود و بر اين اساس، يقين هم كه داراى درجاتى است شدّت مىيابد. پس هرگاه مؤمن به طاعت خود از رسول و جانشينان او بيفزايد بر يقينش افزوده مىشود. وجدان او نيز به اندازه رفع موانع و كنار رفتن پردهها از [ برابر ديده دل] اوست و هرگاه كه حجاب مرتفع گردد عبد، پروردگارش را مىيابد و بيش از پيش او را مشاهده مىكند. پس وجدان پروردگار بهوسيله بنده، عين شهادت حق [ متعال] به حقّانيّت رسولش و خلفاى او و عين نزديك شدن خداوند به بنده خود است؛ چرا كه شهادت، عين قرب و وجدان پروردگار و رفع حجاب از قلب است و بر همين اساس عين ايمان، آرامش و سكون قلب است كه خداوند بر بندگان مؤمن خود نازل مىكند. پس كاملترين ايمان از آن كسى است كه از معرفت كاملترى برخوردار باشد و كسى از كاملترين معرفت بهرهمند است كه شهادت حق [ متعال] را بر حقّانيّت رسول و خلفايش، كاملتر دريابد. بر اين اساس درخور توجّه است كه توقّع دريافت اين شهادت با وجود كفر و فسق، انتظارى نادرست است. [ خداى متعال