نگرشى نو به كذب و افترا بر خدا و رسول در حوزه حديث‏ - صفحه 35

چنان كارى را انجام ندادم»، اگر سخنش راست نباشد، مى‏توان دروغ‏گو گفت، امّا «مفتر» نمى‏توان گفت؛ زيرا غالباً گوينده به اين امر راضى شده است. ۱
به اين‏ترتيب معلوم مى‏شود، افترا جعل دروغ در مورد ديگرى است درباره چيزى كه وى از آن ابا دارد و امتناع مى‏كند؛ به‏خلاف دروغ كه عام‏تر از اين معناست. يعنى جعلِ سخنِ خلافِ واقع در حقّ خود و ديگرى، دروغ است؛ چه عمد باشد چه سهو و چه فرد بدان راضى باشد چه نباشد.

زشتى كذب و افترا

دروغ از گناهان كبيره، بلكه يكى از قبيح‏ترين گناهان است. ۲ دروغ، فرد را نزد مردم خوار و بى‏اعتبار مى‏كند، موجب خجالت وى و باعث دل‏شكستگى و رنجش مردم است. دروغ‏گويى سبب ريختن آبرو ۳ و درنهايت سياه‏رويى است. ۴(إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدي مَنْ هُوَ كاذِبٌ كَفَّار)۵
دروغ، بدترين سخن ۶ و خيانت است ۷ كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود:
اين خيانت بزرگى است كه تو با برادرت سخن بگويى، او تو را تصديق كند، درحالى‏كه تو به او دروغ بگويى.۸
و نيز فرمود: از دروغ بپرهيزيد كه همانا دروغ، همراه با فجور است، ۹ به فجور راهنمايى مى‏كند و اين هر دو در آتش‏اند. ۱۰ اميرالمؤمنين عليه السلام علامت ايمان را چنين بيان مى‏كند كه انسان، راستى را در جايى كه به‏ضرر اوست بر دروغى كه به‏سود اوست ترجيح دهد. ۱۱

1.حسينى موسوى جزائرى، ص ۱۶۳

2.مجلسى، ج ۷۲، ص ۲۵۹، ح ۲۳

3.مجلسى، ج ۷۲، ص ۱۹۲، ح ۸

4.نورى طبرسى، ص ۷۳؛ به‏نقل از لب‏اللّباب مخطوط؛ ن.ر.ك. المنذرى الشاسى، ج ۳، ص ۵۹۶، ح ۲۸

5.الزّمر (۳۹) / ۳

6.نهج‏البلاغه، خ ۸۳، ص ۲۰۰

7.مجلسى، ج ۷۲، ص ۲۶۱، ح ۳۷

8.ورّام‏بن ابى‏فراس، ج ۱، ص ۱۱۴

9.ورّام‏بن ابى‏فراس، ج ۱، ص ۱۱۳

10.المنذرى الشاسى، ج ۳، ص ۵۹۲، ح ۱۲

11.نهج‏البلاغه، حكمت ۴۵۰، ص ۱۲۹۶

صفحه از 55