بررسى سيماى امام على و خلافت ايشان در قصيده جلجليّه عمروعاص‏ - صفحه 105

ابوعبداللَّه است و به ابومحمّد نيز مشهور است. عمرو عاص از جمله كسانى بود كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله را در مكّه بسيار آزار و اذيت مى‏كرد، به ايشان دشنام مى‏داد، در مسير آن حضرت سنگ مى‏گذاشت تا مزاحم رفت و آمد ايشان شود و اشعارى در هجو حضرت مى‏سرود و به كودكان مكّه مى‏آموخت تا هنگام عبور ايشان با صداى بلند بخوانند؛ همو كه مورد نفرين پيامبر قرار گرفت ۱. چگونه مى‏توان به چنين شخصيّتى كه زندگى‏اش از بدو تولّد با ناپاكى و پليدى عجين شده و خود نيز بعد از آن همواره آتش فتنه به‏پا كرده است، لقب بهترين فرمانده عرب را داد؟ او كه به طمع مال دنياى فانى و حكومت مصر، با معاويه بيعت مى‏كند ۲.
او دست در دست معاويه، تيشه به ريشه اسلام مى‏زند، معاويه‏اى كه پيامبر اسلام صلى اللَّه عليه و آله او را فتنه‏گر مى‏نامد و از پروردگار، تباهى وى را در خواست مى‏كند و بنابر روايت عبداللَّه‏بن عمر، آن حضرت صلى اللَّه عليه و آله خبر مى‏دهند كه او (معاويه) در حالى از دنيا خواهد رفت كه بر سنّت ايشان نيست ۳.
در صفّين نيز با حيله و نيرنگ و با بر نيزه كردن قرآن‏ها، ابتدا معاويه را از شكست حتمى نجات مى‏دهد و سپس در ماجراى حكميّت، ابوموسى اشعرى، حَكَم امام على عليه السلام را كه با پافشارى مردم بى‏خرد سپاه ايشان تحميل شده بود، مى‏فريبد و كار را به نفع معاويه تمام مى‏كند. ۴ وى سركرده كافران بود و پس از گذشت سال‏ها از ظهور اسلام، به توصيه نجاشى اسلام مى‏آورد و اسلام آوردنش اين‏گونه است: عمروبن عاص كه به خون ياران محمّد صلى اللَّه عليه و آله تشنه است، به نزد نجاشى، پادشاه حبشه مى‏رود و از او مى‏خواهد كه جعفر، فرستاده پيامبر خدا را به او تحويل دهد تا به قتل برساند. نجاشى خشمگين مى‏شود و از وى مى‏خواهد كه سر تسليم فرود آورد و از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله پيروى كند. عمروبن عاص كه دولت كفر را ازميان رفته مى‏بيند،

1.ابن ابى‏الحديد، پيشين، ص ۳۵۱-۳۵۲

2.همان، ج ۲، ص ۲۶۳-۲۶۴؛ ابن‏عبدربّه الأندلسى، ج ۳، ص ۳۳۹؛ واقدى، ص ۲-۳

3.نصربن مزاحم منقرى، ص ۲۱۸-۲۲۰

4.واقدى، ص ۴- ۵؛ ابن‏عبدربّه الاندلسى، ص ۳۴۰-۳۴۲؛ ابن‏اثير، ج ۳، ص ۳۳۱-۳۳۳؛ مسعودى، ج ۲، ص ۳۴

صفحه از 121