اصحاب حديث، حديث گرايي و حديث زدگي - صفحه 102

بلكه اقوال صحابه و تابعان نيز در تفسير قرآن جايگاه ويژه اى داشت. اين امر مى طلبد كه در بررسى آسيب شناسى منابع روايى اصحاب حديث، علاوه بر بررسى مشكلات موجود در روايات مرفوع، هم چون پديده هاى وضع، نقل به معنا، كمبود روايات مرفوع، ضعف راويان و... به نارسايى هاى موجود در روايات صحابه و تابعان، از قبيل سطح فهم، ميزان آگاهى هاى مفسر از لغت عرب، اسباب نزول، عادات عرب و... ، گرايش هاى سياسى و فرقه اى و ميزان استفاده وى از اقوال اهل كتاب (يهود و نصارى) توجه ويژه اى مبذول گردد.

جلوه هايى از حديث زدگى اصحاب حديث

حديث، به عنوان پديده اى كه مى تواند حكايت گر سنت (قول، فعل و تقرير معصوم ـع ـ) باشد، از اهميت خاصى برخوردار است و از آن جا كه سنت نبوى، به استناد آياتى هم چون آيه «وَأنزلنا إليك الذكرَ لِتُبَيّن للناس ما نُزِّل اليهم»۱ مفسر و مبين آيات الهى است، حديثْ نقش مهمى را نزد اكثر مسلمانان در تفسير آيات الهى ايفا مى كند، لكن افراط و تفريط در اعتبار بخشيدن به روايات تفسيرى همواره ديدگاه هاى متفاوتى را در حوزه تفسير روايى، اعم از شيعه و اهل سنت، ايجاد كرده است. جمعى چون اخباريان، ۲ تفسير آيات را جز به استناد رواياتْ روا ندانسته و به سنت محورى گراييدند. صاحب حدائق نقل كرده است كه برخى از اخبارى ها فهم معناى قرآن را مطلقاً، حتى در مثل «قل هو اللّه احد» [كه از محكمات قرآن به شمار مى رود ]جز با تفسير معصومان(ع) منع كرده اند. ۳
راغب اصفهانى (م 502 ق) در مقدمه جامع التفاسير، اين گرايش را در اهل سنت چنين وصف كرده است:
مردم در تفسير قرآن اختلاف كرده اند كه آيا براى دانشمندى جايز است كه در آن وارد شود؟ برخى در مورد آن سخت گرفته، گفته اند براى هيچ كس هرچند دانشمند، اديب و متبحر در شناخت ادله، فقه، نحو، اخبار و آثار باشد، جايز نيست كه چيزى از قرآن را تفسير كند و تنها براى اوست كه به روايات پيامبر اكرم(ص) و صحابه اى كه شاهد نزول آيات بوده و تابعانى كه (معانى قرآن را) از آنان فرا گرفته اند، مراجعه شود. ۴

1.سوره نحل، آيه ۴۴.

2.درباره ادله اخباريان بر اين ادعا، ر. ك: الفوائد المدنية، محمد امين استرآبادى، ص ۱۲۸ به بعد و الفوائد الطوسية، شيخ حر عاملى، ص ۶۳ ـ ۱۹۵.

3.الدرر النجفية، يوسف بن احمد بحرانى، قم: مؤسسة آل البيت لاحياء التراث، بى تا، ص ۱۶۹.

4.مقدمة جامع التفاسير، حسين بن محمد راغب اصفهانى، ص ۹۳، به نقل از مكاتب تفسيرى، على اكبر بابايى، تهران: سمت، ۱۳۸۱، ج ۱، ص ۲۷۰.

صفحه از 117