اصحاب حديث، حديث گرايي و حديث زدگي - صفحه 113

نقادى روايات عمدتاً بر نقادى سند تكيه كرده اند و هرگاه حديثى را، طبق معيارهاى خود، صحيح دانستند، از عرضه آن بر قرآن امتناع مى ورزيدند. يكى از سلفيان در اين باره مى نويسد:
هرگاه خبرى صحيح از رسول خدا (ص) در احكام و عقايد نقل شد، به تنهايى حجيت دارد و هرگز نيازى به عرضه آن بر قرآن نيست. ۱
هم چنين يكى ديگر از عالمان اهل سنت، در شرح سنن ابوداود، چنين مى نويسد:
انّ القول بعرض الاحاديث على الكتاب قول وضعه الزنادقة؛ ۲
نظريه عرضه احاديث بر قرآن سخنى است كه زنادقه آن را ساخته اند.
احمد امين نقل روايت عرض بر كتاب را به مكتب اصحاب رأى نسبت داده است كه اين گونه از پيامبر(ص) روايت كرده اند:
ما أتاكم عنّى فأعرضوه على كتاب اللّه فإن واقف كتاب اللّه فأنا قلته وإن خالف كتاب اللّه فلم أقله أنا، وكيف اُخالف كتاب اللّه وبه هدانى اللّه؛
هر آنچه از من به شما رسيد، آن را بر كتاب خدا عرضه كنيد. اگر با آن موافق بود، من آن را گفته ام و اگر مخالف آن بود، من چنين سخنى را نگفته ام. چگونه با كتاب خدا مخالفت كنم حال آن كه خداوند مرا بدان هدايت نمود؟
وى از شاطبى(م790ق) نقل كرده است كه اين حديث را موضوع دانسته است. ۳
عبدالرحمن بن مهدى(م198ق) از بزرگان اصحاب حديث، به صراحت، اين روايت را از موضوعات زنادقه و خوارج دانسته است ۴

نمونه هايى از روايات كتب اصحاب حديث در باب صفات خبرى

از آن جا كه اصحاب حديث در تفسير ظاهرگرايانه خود از آيات مربوط به صفات خبرى به رواياتى كه مؤيد همين برداشت هاى ظاهرى است، استناد كرده اند، در اين جا بخش اندكى از اين روايات را ـكه با تفسير صفات خبرى قرآن در ارتباطاندـ از كتاب هاى اصحاب حديث نقل مى كنيم كه مشتى است نمونه خروار:

الف ) اثبات «دست» و «انگشت» براى خداوند

1. عبداللّه بن حنبل به سند خود از عكرمه نقل كرده است كه گفت:

1.حجية احاديث ال آحاد فى الاحكام والعقائد، امين حاج محمد احمد، ص ۴۹.

2.عون المعبود فى شرح سنن ابى داوود، محمد شمس الحق عظيم آبادى، ج ۴، ص ۴۲۹، (نقل از بحوث فى الملل والنحل، ج ۱، ص ۱۲۹).

3.فجر الاسلام، ص ۲۴۴؛ به نقل از الموافقات، ج ۴، ص ۹.

4.الموافقات فى اصول الشرعية، ابرهيم بن موسى شاطبى، بيروت: دارالكتب العلميّة، بى تا، ج۴، ص ۱۴.

صفحه از 117