اصحاب حديث، حديث گرايي و حديث زدگي - صفحه 115

ب ) اثبات «پا» براى خداوند

انس بن مالك از رسول خد(ص) نقل كرده است:
يُلقى فى النار وتقول هل من مزيد حتى يضع قدمه أو رِجلَه عليها فتقول قط قط؛ ۱
[پيوسته جهنميان] در آتش دوزخ افكنده مى شوند و آتش هل من مزيد مى گويد تا آن كه [خداوند] قدم يا پاى خود را بر آتش مى گذارد، در اين حال آتش ندا دهد: «كافى است، كافى است».
ابن خزيمه چنين رواياتى كه حكايت از مضمون فوق را دارند، مستفيض شمرده است. ۲
روايت فوق در صحيح البخارى نيز در ذيل تفسير سوره «ق» نقل شده است. ۳

ج ) اثبات «وجه» براى خداوند

عبداللّه بن احمد بن حنبل از پدرش، به سند خويش، از ابوهريره از رسول خدا(ص) نقل كرده است:
اذا ضرب احدكم فليجتنب الوجه ولا يقل قبّح اللّه وجهك ووجه مَن أشبَهَ وجهَك فانّ اللّه خلق آدم على صورته؛ ۴
هرگاه يكى از شما ديگرى را مى زند، از زدن به صورت وى خوددارى كند و به وى نگويد خداوند صورت تو را و صورت كسى كه به تو شبيه است، زشت گرداند؛ زيرا خداوند آدم را مطابق صورت خودش آفريده است.
مشابه مضمون فوق در صحيح مسلم و بخارى ۵ نيز از ابوهريره نقل شده است. تعبير صحيح البخارى چنين است: «خلق اللّه آدم على صورته طوله ستون ذراعاً»، كه طول حضرت آدم را شصت ذراع معرفى كرده است.
مسأله خلقت انسان، مطابق صورت خداوند، صريحاً در سفْر تكوين تورات نيز آمده است و اين روايت از اسرائيلياتى است كه ابوهريره از كعب الاحبار آموخته و به پيامبر اكرم(ص) نسبت داده است. ۶

1.مسند احمد، ص ۱۸۴، ح ۹۷۶. ابن خزيمه در كتاب التوحيد، ص ۹۲، شبيه آن را از ابوهريره نقل كرده است كه پيامبر فرمودند: «آتش پر نمى شود تا آن كه خداوند پاى خويش را در آتش گذارد و آتش بگويد بس است بس است آن گاه جهنم پر شود».

2.التوحيد، ص ۹۳ ـ ۹۵.

3.صحيح البخارى، ج ۶، ص ۱۳۸، تفسير سوره «ق».

4.مسند احمد، ص ۱۶۹، ح ۹۰۷؛ نيز شبيه آن: ص ۱۶۹، ح ۹۰۴ و ص ۶۴، ح ۳۱۳.

5.صحيح البخارى، ج ۸، ص ۵۰، كتاب الاستئذان، باب بدو السلام، صحيح مسلم، ج ۸، ص ۳۲، باب النهى عن ضرب الوجه.

6.ر. ك: بحوث فى الملل والنحل، ج ۱، ص ۱۵۴ ـ ۱۵۵.

صفحه از 117