اصحاب حديث، حديث گرايي و حديث زدگي - صفحه 117

هـ ) رؤيت خداوند در دنيا توسط پيامبر اكرم(ص)

اصحاب حديث رواياتى را نيز نقل كرده اند مبنى بر اين كه پيامبر(ص) خداوند را قبل از قيامت ديده است؛ مثلاً: ابن خزيمه در كتاب التوحيد آورده است كه عبداللّه بن عمر بن خطاب از عبداللّه بن عباس پرسيد:
آيا محمد(ص) پروردگار خود را ديد؟ عبداللّه بن عباس پاسخ داد: آرى. پرسيد: چگونه او را ديد؟ گفت: خدا را در باغ سرسبزى مشاهده كرد زيرش بسترى از طلا و بر كرسى اى طلا كه آن را چهار فرشته حمل مى كردند. فرشته اى به شكل مرد، فرشته اى به شكل گاو، فرشته اى به شكل كركس و فرشته اى به شكل شير. ۱
ابن خزيمه پس از ذكر چند روايت از اين قبيل از ابن عباس و ديگران كه ظهور در رؤيت با چشم دارد مى نويسد: از ابن عباس تأويل ديگرى از آيه «ولقد رآه نزلة اخرى» ۲ نيز نقل شده است و سپس رواياتى را از ابن عباس نقل مى كند كه در آنها تعبير «رآه بفؤاده» و «رآه بقلبه» به كار رفته است و در پى آن مى نويسد: ۳
ابن عباس و اباذر آيه مذكور را به رؤيت قلبى پيامبر اكرم(ص) تأويل كرده اند، به دليل «فأوحى الى عبده ما أوحى. ما كذب الفؤاد ما رأى». ۴
فراموش نكنيم كه ابن عباس و ابوذر از شاگردان و اصحاب خاص حضرت على(ع) بودند و تأويل آنان از آيه فوق ـكه با موازين عقلى و آيات ديگر سوره نجم نيز سازگار است ـ مى تواند نمونه اى از وجود تأويلات صحيح در ميان طبقه صحابه باشد. از رواياتى كه اصحاب حديث نقل كرده اند، استفاده مى شود كه در ميان ديگر صحابه پيامبر(ص) كسانى چون عايشه نيز وجود داشتند كه شديداً با اين كه پيامبر اكرم(ص) خداوند را قبل از مرگ ديده باشد، مخالفت مى كردند و اين نسبت را افتراى به حضرت مى دانستند و آيات «ولقد رآه نزلة اخرى» ۵ و «ولقد رآه بالافق المبين» ۶ را به ديده شدن جبرئيل توسط پيامبر(ص) معنا كرده اند نه ديده شدن خداوند. ۷
وجود چنين روايات متعارضى از مشكلات اصحاب حديث است كه مى كوشند در عمل و اعتقاد از نصوص و احاديث پا را فراتر ننهند. ابن خزيمه در اين اختلاف سعى كرده است با در اقليت قرار دادن قول منكران رؤيت خداوند توسط پيامبر(ص)، رؤيت در دنيا را براى آن حضرت اثبات كند. ۸
برخى از موضوعات ديگرى كه در كتاب السنّة عبداللّه بن حنبل، كتاب التوحيد ابن خزيمه و امثال آن در قالب روايت به خداوند نسبت داده شده است، عبارت اند از: «اثبات نفس، وجه، چشم، سمع، علو، نزول، تكلم و... براى خداوند متعال».

1.التوحيد، ص ۱۹۸.

2.سوره نجم، آيه ۱۱.

3.التوحيد، ص ۱۹۹به بعد.

4.سوره نجم، آيه ۱۰ ـ ۱۱.

5.سوره تكوير، آيه ۲۳.

6.ر. ك: التوحيد، باب ذكر اخبار رُويَت عن عايشه.

7.ر. ك: همان، آخر باب.

صفحه از 117