مى توان به عنوان نشانه مهمّى كه امامت رضا(ع) را تأييد مى كند، در نظر گرفت؛ امّا با اين حال، او همچنان به احاديث روايت شده از صادق(ع) مبنى بر اين كه كاظم(ع) قائم [امّت] است، پايبند بود. ۱
نجاشى، حسين بن سعيد مكارى و پدرش هاشم مكارى را به عنوان دو عضو برجسته واقفه (وجهين فى الواقفه) توصيف مى كند. ۲ حسين مكارى و حسين بن مهران، يكى ديگر از رهبران واقفه، از كسانى بودند كه به دليل عدم تقيّه از رضا(ع) انتقاد كردند. بنا به ادّعاى آنان، اين رفتار او در ميان امامان قبلى سابقه نداشت و اين حقيقت، به روشنى بر نادرست بودن ادّعاى امامت توسط رضا(ع) دلالت داشت. ۳ بر اساس روايتى، رضا(ع) كوشيد تا با فرستادن نامه اى مفصّل و اخطارآميز به حسين بن مهران، حمايت او را به دست آورد. ليكن رضا(ع) ترجيح داد تا به جاى فرستادن مستقيم نامه به سوى حسين، آن را براى همراهان او بفرستد. رضا(ع) از اين طريق، خواست تا آنان را نسبت به اخطارها و هشدارهايش شاهد بگيرد. از سوى ديگر، عادت حسين اين بود كه هرگاه چيز ناخوشايندى به وسيله نامه از او خواسته مى شد، دريافت چنين نامه اى را انكار مى كرد. ۴ به نظر مى رسد كه اين نامه، تأثير چندانى نداشت. در روايت ديگرى گفته شده كه رضا(ع) به درگاه الهى دعا كرد كه خداوند، حسين بن مهران و خانواده اش را به دليل رهبرى واقفه، به فقر شديد دچار كند. ۵
ظاهراً برخى از محدّثان واقفى، با احاديث جعلى و با تفسيرهاى نادرستشان از روايات، در جهت حمايت از اين فرقه تلاش هاى زيادى انجام داده اند. زرعة بن محمّد حضرمى، يكى از آنان بود. او اوّلين كسى است كه روايت مربوط به مشابهت
1.همان، ج ۲، ص ۲۱۰ ؛ الكافى، ج ۱، ص ۳۲۰ ؛ اختيار معرفة الرجال، ص ۵۵۳.
2.رجال النجاشى، ص ۲۸.
3.عيون أخبارالرضا(ع)، ج ۲، ص ۲۱۴ ـ ۲۱۵.
4.براى نامه، ر. ك: اختيار معرفة الرجال، ص ۵۹۹ ـ ۶۰۳ ؛ مسند الرضا(ع)، ج ۲، ص ۴۲۹ ـ ۴۳۱.
5.اختيار معرفة الرجال، ص ۴۰۵.