دودستگی شيعيان امام كاظم (ع) و پيدايش فرقه «واقفیه» - صفحه 182

دفاع از اين فرقه نوشت. يكى ديگر از كتاب هاى او درباره موضوع امامت بود. ۱
احمد بن محمّد بن على بن عمر بن رياح قلاّ نيز يك دانشمند واقفى بود كه از شاگردان كاظم(ع) محسوب مى شد. در ميان كتاب هاى متعدّد او مى توان به جمع آورى تعدادى از احاديث، توسط او اشاره كرد. اين احاديث آنچه را كه در مورد ابوالخطّاب و رساله او در نقد «عجليه»، يكى از زير گروه هاى زيديه گفته شده، بيان مى كنند. ۲ على بن محمد قلاّ برادر كوچك تر او با رويكرد واقفى، كتاب ديگرى در مورد غيبت نوشت. ۳ حسن بن محمّد بن سماعه كندى (م 977 م / 263ق) به عنوان يك واقفى متعصّب توصيف شده است. او شاگرد على طاطرى بود و راه او را دنبال كرد. وى نيز كتابى با عنوان الغيبة با گرايش واقفى به رشته تحرير درآورد. ۴ همچنين گزارش شده كه عبداللّه بن جبله كنانى و حسن بن على بن ابى حمزه، كه در زمان رضا(ع) مى زيست، كتاب هايى در حمايت از واقفه درباره غيبت نوشتند. ۵
ظاهراً كتاب هاى الغيبة كه از نخستين روزهاى به وجود آمدن واقفه، نگاشتن آنها آغاز شد، به شدّت، پايه هاى اين فرقه را تحكيم كردند. از تمام گزارش ها مى توان فهميد كه از همان ابتدا، بين گروه هاى واقفى و طرفداران على الرضا(ع)، نزاعى جدّى به وقوع پيوست. واقفيان به شيوه هاى مختلف به رضا(ع) حمله مى كردند. آنان ادّعا كردند از آن جا كه رضا(ع) نتوانسته بود در مراسم تشييع جنازه پدرش شركت كند، ۶ نمى تواند يك امام باشد؛ زيرا بر اساس يك حديث شيعى، «جسد امامى را كه وفات يافته، هيچ كس جز امام بعدى نمى تواند غسل دهد». ۷ آنان، همچنين از رضا(ع) به اين دليل كه بى هيچ ترسى امامت خود را به طور علنى اعلام كرده بود، انتقاد كردند. آنان معتقد بودند كه اين رفتار با اصل «تقيّه» در بين شيعيان، تطابق

1.همان، ص ۱۷۰ ؛ الفهرست، ص ۲۱۶ ـ ۲۱۷.

2.رجال النجاشى، ص ۶۷.

3.همان، ص ۱۸۳.

4.همان، ص ۹ ـ ۳۱؛ اختيار معرفة الرجال، ص ۴۶۹.

5.رجال النجاشى، ص ۲۷ و ۱۵۰.

6.رضا(ع) هنگامى كه پدرش كاظم(ع) در سال (۱۸۳ ق / ۷۹۹م) در بغداد از دنيا رفت، در مدينه بود.

7.عيون أخبار الرضا(ع)، ج ۱، ص ۸۶. براى يافتن عين عبارت اين روايت، ر. ك: الكافى، ج ۱، ص ۳۸۴.

صفحه از 194