دودستگی شيعيان امام كاظم (ع) و پيدايش فرقه «واقفیه» - صفحه 188

همچنين به نظر مى رسد كه تعدادى از روايات موجود در الكافى نيز توسط اماميه، عليه واقفه به كار گرفته شده است. در يكى از اين روايات از صادق(ع) روايت شده: «هنگامى كه ما مطلبى را در مورد شخصى بگوييم، اگر اين مطلب درباره خود او صدق نكند، در مورد پسرش يا نوه اش صادق خواهد بود، شما هيچ گاه آن را نفى نكنيد؛ خداوند متعال، آنچه را كه بخواهد، انجام مى دهد». ۱
ظاهراً اين روايات به اين نكته اشاره دارد كه حتّى اگر صادق(ع) آن چنان كه واقفيه معتقد بودند، درباره قائم بودن كاظم چيزى گفته باشد، اين، بدان معنا نيست كه اين پيش بينى به روشنى درباره او محقّق خواهد شد و ممكن است كه شخصى از اولاد كاظم(ع)، مقصود واقعى روايت باشد.
روشن است كه عالمان شيعه دوازده امامى كه اين روايت را به جوامع حديثى شان اضافه مى كردند، خواستار آن بودند كه از طرفى از توانايى اثبات [حقّانيت] قائم مورد نظر خودشان برخوردار باشند و از طرف ديگر، احاديث شيعى متعدّد و رايجى را كه اعداد مختلفى غير از عدد دوازده را به عنوان تعداد امامان ذكر مى كردند، يا نشانه هاى تاريخى و فيزيكى متفاوتى را در توصيف قائم يا چهره او و زمان ظهور او مى نماياندند، نفى نكرده باشند.
از گزارش هاى متعدّدى كه ذكر آنان به ميان آمد، مى توان فهميد كه پيروان رضا(ع) توانستند تعداد زيادى از واقفيان را قانع كنند و به تحكيم موقعيت خود در جامعه عليه مخالفان واقفى بپردازند، بخصوص پس از آن كه رضا(ع) توسط مأمون خليفه عبّاسى، به عنوان ولى عهد انتخاب شد ۲ محبوبيت امام در جامعه شيعى به اوج خود رسيد. چه بسا اگر حوادث به همين ترتيب پيش مى رفت، واقفيان زودتر از آنچه اتّفاق افتاد، از جامعه شيعى رخت برمى بستند؛ ليكن ظاهراً وفات غيرمترقّبه رضا(ع) در سال 818م / 203ق،

1.الكافى، ج ۱، ص ۵۳۵.

2.براى اطّلاعات بيشتر در مورد اين حادثه كه در سال ۲۰۱ق ۸۱۷م، اتّفاق افتاد، ر. ك: تاريخ الطبرى، ج ۳، ص ۱۰۱۲ ـ ۱۰۱۳.

صفحه از 194