گفتاري درباره دانشكده علوم حديث - صفحه 208

كنم؛ گفتارى در باب «كتاب»، «سنّت» و «حديث».
حديث معصومان(عليهم السلام) ـ كه در واقع مفسِّر و بيانگر و گوياى تفصيل و تشريحِ كليّاتى است كه در قرآن كريم آمده است ـ از ارزش و اهميتِ والايى (همپاى قرآن كريم) در استنباط احكام و قوانين و شريعت و فرهنگ اسلام برخوردار است. منتها تفاوتهايى ميان اين دو منبعِ استنباط وجود دارد كه به برخى از آنها اشارت مى رود:

قرآن كريم

قرآن كريم، منبع و مأخذى است كه ـ علاوه بر اهتمام به نگاهبانىِ از آن در گنجورِ حافظه مردمِ معاصرِ با رسولِ خدا ـ همزمان با حياتِ پيامبراكرم(ص)، كتابتِ آن توسطِ كُتّاب وحى، به مدد صيانت از كيانِ اين كتابِ آسمانى آمد، و مشيئتِ الهى اقتضا كرد كه اين دو عامل، همزمانِ با نزولِ قرآنِ كريم، دست به دست هم دهند تا دست نخورده ترين نبشتار در تاريخ بشريّت (از آغازِ آفرينش انسان تا پايان و نهايتِ هستى و جهان)، حيثيت و تماميت و مصونيت و اعتبارِ خود را حفظ كند. و لذا از ديدگاه همه علماى فريقين، كمترين دستبردى به اين كتاب، راه نيافته است؛ و حتى يك حرف و كلمه كه از آنِ غيرخدا باشد، در آن وجود ندارد، و در آن هيچ گونه تقديم و تأخيرى پديد نيامده است.
قرآن كريم در ميان همه كتب و صحف آسمانى، از نظر مصونيّت و آسمانى بودن و اينكه كمترين تحريف بدان نفوذ نكرده (و حرف و كلمه اى از آن كاسته نشده و حرف و كلمه اى از سوى بشر بدان راه نيافته و بدان افزوده نگرديده)، كتابى است منحصربه فرد كه براى آن از گذشته بسيار دور و تا ابد نظيرى نمى توان سراغ كرد.

حديث و سنّت

امّا حديث ـ كه بازگوكننده قول و فعل و تقريرِ معصوم(ع) است ـ نمى توانست چنين پايگاه مطمئن و موثّقى را براى خود احراز كند؛ زيرا معصومان(ع) داراى آنچنان قداست و مصونيت از خطا و لغزش مى باشند كه تمام پديده هاى وجود مقدّسشان، سنّت و

صفحه از 228