تدوين حديث(5) : منع تدوين؛ توجيه ها و نقدها (2) - صفحه 27

شدت عمل عمر درجريان منع كتابت حديث بر كسانى بود كه بسيار نقل مى كردند. عمر به تعليل نقل امر مى كرد تا مردم در گستراندن حديث گشاده دستى نكنند و بدين سان پيرايه هايى بر حديث بسته نشود و تدليس و دروغ از سوى منافقان و فاجران در آن پديد نيايد. ۱
«حاكم نيشابورى» نيز پس از نقل روايتى كه پيش تر آورديم نوشته است:
جلوگيرى عمر در اين حديث از صحابه اى است كه بسيار روايت مى كرده اند. ۲
آقاى «نورالدين عتر» نه تنها اين شيوه عمر را جلوگيرى از گسترده نويسى و افزون گويى تلقى كرده، بلكه مهمترين شيوه صحابيان در نقل را، كم گويى دانسته است؛ او بر اين باور است كه صحابيان بسيار كم حديث مى كردند تا در خطا و نسيان واضح نشوند و ناخواسته بر پيامبر دروغ نبندند!! ۳
امّا واقعِ صادقِ تاريخ كه گزارشگر موضع انعطاف ناپذير خلفا از جمله عمر است، يكسر با اين توجيه در تضاد است. صحابيان آن روز از اين فرمان عمر، منع مطلق تدوين و نشر را فهميدند؛ از اين روى «قرظة بن كعب» مى گويد:
پس از آنكه ما را از حديث گويى منع كرد، يك حديث از پيامبر نقل نكردم. ۴
ابوهريره از كسانى است كه تهديد مى شود؛ در روزگاران بعد مى گفت:
آنچه اكنون مى گويم اگر بروزگار عمر روايت مى كردم، مرا با تازيانه مى زد. ۵
ابوهريره در نقل ديگر ادّعا مى كند كه تا عمر زنده بود ما توان «قال رسول اللّه…» گفتن نداشتيم ۶ ، و پيش تر آورديم كه «عروة بن زبير» بر آنچه تباه ساخته بود، تأسف مى خورد. اينها همه نشانگر آن است كه منع از تدوين و نشر حديث همگانى بوده و توجيه

1.تذكرة الحفاظ، ج۱، ص۷

2.تأويل مختلف الحديث،ص۳۹

3.المستدرك على الصحيحين، ج۱، ص۱۹۳

4.جامع بيان العلم و فضله، ج۲، ص۹۹۸

5.همان، ص۱۰۰۳

6.البدايه و النهايه، ج۸، ص۱۰۷

صفحه از 26