سير تدوين «غريب الحديث» - صفحه 94

سنن, مرتّب شده است; ۱ گرچه مى توان احتمال داد كه ترتيب موضوعى برخى از آنها همچون كتب اوّليه لغت باشد; زيرا مؤلفان آنها همچون ابو عبيده (م210ق) و اَصمعى(م216ق) در درجه نخست, لغت دان بوده اند.
در اين دوره, شاهد تأليف كتابهاى متعدد, ولى كوچك هستيم كه گرچه خود آنها به دست ما نرسيده است, امّا مطالب و دستاوردهاى آنها مورد استفاده مؤلفان بعدى غريب الحديثْ واقع گشت و به عنوان دستمايه اوّليه دانشمندان غريب نگار, مبدأ حركت علمى آنان شد. ابن نديم, ابن اثير و برخى ديگر, گزارش هاى جسته و گريخته اى از آنها به دست داده اند كه در جدول ترتيب تاريخى پايان مقاله آورده ايم. متأسفانه از اين گزارش ها نمى توان به نخستين مؤلف غريب الحديث پى برد; زيرا در حالى كه ابن اثير از ابو عبيده معمّر بن مثنّى (م210ق) نام مى برد, حسين بن عبداللّه طيبى, صاحب «الخلاصة», دانشمندى ديگر به نام ابوالحسن نضربن شُمَيل مازنى (م203ق) را مؤسّس اين علم مى داند و اخيراً نيز دكتر حسين نصّار در كتاب «المعجم العربى, نشأته وتطوّره» بر اساس نقل ابن نديم, ابو عدنان را صاحب اين حق سَبَق مى شمرَد.
هرچه باشد, در دهه هاى نخستينِ سده سوم هجرى, ما شاهد تلاش علمى چند تن از دانشمندان غريب نگار هستيم; امّا اين تلاشها, تنها جنبه باز كردن و نشان دادن راه را داشته و مشكل جدّى حديثْ خوانان را حل ننموده است. اين كتابها نه بزرگ و فراگير بودند و نه داراى نظم منطقى و ترتيبى آسان تا مراجعه و استفاده و يافتن واژه غريب, آسان باشد; از اين رو, نياز به جمع آورى و ترتيبِ سهل و منطقى, رخ نمود.

2. دوره جمع و ترتيب مُسنَدى

نياز به دانشمندى با همّت كه با در انداختن طرحى نو, علم غريب الحديث را يك مرحله جلو ببرد, ابو عبيد قاسم بن سلاّم (م224ق) را بر آن داشت كه چهل سال از عمر خود را

1.ابن دُرستويه در وصف غريب الحديث ابوعدنان مى گويد: «ذكر فيه الأسانيد وصنّفه على أبواب السنن والفقه, إلاّ أنّه ليس بالكبير».

صفحه از 110