سير تدوين «غريب الحديث» - صفحه 96

در داورى ميان نقدها و اقبالها مى توان اقبال به كتاب ابوعبيد را گسترده تر دانست; زيرا از ميان كتابهاى متعدد تأليف شده در نيمه نخست قرن سوم, همچون كتاب ابن اعرابى (م231ق) و شيبانى (م231ق) و اثرم (م232ق) و البيرى(م239يا238ق) و نيز كتاب بزرگ شمر بن حمدويه هروى, تنها كتاب ابوعبيد به دست ما رسيده است و اين, نشان از نسخه بردارى فراوان و استقبال از اين كتاب است. همچنين از ردّيه هاى كتاب, همچون كتاب حسن بن عبداللّه اصفهانى مشهور به «لَغدَه» (م قرن 3) و على بن حمزه بصرى (م325ق) تنها نامى باقى مانده است. گرچه برخى از اين ردّ و نقدها بعدها به وسيله كسانى همچون ابن عبدون (م527ق), يوسف بن عبداللّه تميمى (م336ق), ابو عبداللّه مَروزى (م294ق) و محمد بن قاسم انبارى (م328ق) پاسخ داده شدند; امّا نگرش نقّادانه واصلاحگرانه به كتاب ابو عبيد, نشان از قابليت آن براى توسعه و تدقيق داشت.
از اين رو, ابن قتيبه بر آن شد كه به تكميل كار بپردازد. او پس از نقد كتاب ابوعبيد, با تحقيق و جستجو, احاديث ديگرى را به اندازه آنچه ابو عبيد گرد آورده بود, يافت كه در برگيرنده واژه هاى غريبى بود كه ابوعبيد به آنها نپرداخته بود. ابن قتيبه آنها را گرد آورد و با همان روش مسندى, آنها را ارائه داد.
تنها تفاوت روش ابن قتيبه با ابو عبيد, آن است كه پيش از شرح واژه هاى ناآشناى احاديث, تعدادى از مصطلحات فقهى (چون وضو, انواع بيع, نكاح و طلاق) را شرح مى دهد و سپس به ذكر نامهاى قرآن و ديگر كتابهاى آسمانى و برخى واژه هاى قرآنى مى پردازد. همين نكته, موجب مى شود كه كتاب او نيز چون كتاب ابوعبيد ـ والبته نه به اندازه آن ـ رنگ فقهى به خود بگيرد و كمى از هدف اصلى كه شرح واژه هاى ناآشناست, دور بيفتد. ۱

1.از كتاب ابن قتيبه نسخه كاملى به دست نيامده است و دكتر عبداللّه الجُبورى در سالهاى ۱۳۷۷ـ۱۳۹۷ق, آن را از اجزاى متفاوت و پراكنده, بازيابى نمود; امّا دكتر طناحى در مقدمه «منال الطالب فى شرح طوّال الغرائب», نوشته ابن اثير, مى گويد كه روايتهايى را در كتاب ابن اثير يافته است كه او از ابن قتيبه نقل مى كند و در چاپ كنونى كتاب ابن قتيبه نيست (منال الطالب فى شرح طوّال الغرائب, ص۳۰: مقدمه).

صفحه از 110