سير تدوين «غريب الحديث» - صفحه 97

توجّه ابن قتيبه به احاديثى متفاوت و جدا از آنچه ابو عبيد شرح داده بود و اشتمال هر دو كتاب ابن قتيبه و ابو عبيد بر كتابهاى پيش از خود, خطّابى(م388ق), سومين غريب نويس بزرگ اين سبك (ترتيب مسندى) را بر آن داشت تا به تكميل كار اين دو تن بپردازد و بخش سوم احاديث دربرگيرنده واژه هاى ناآشنا را سامان دهد. او به احتواى اين دو كتاب بر كتابهاى پيشين, آگاه بوده و با تواضع علمى خويش, همه آنچه را آن دو يافته اند, وا مى نهد و تنها به شرح لغات احاديثى رو مى آورد كه پيش از او به آنها پرداخته نشده است. ۱ جالب توجّه است كه او نيز مى تواند به اندازه ابو عبيد و ابن قتيبه, احاديث نيازمند به شرح بيابد و دانش غريب الحديث را داراى سه كتاب همسنگ و برابر سازد; امّا هنوز يك گام اساسى ديگر لازم بود و آن, آسان سازى مراجعه و تكميل روش ترتيب و يا تغيير روش مسندى بود; زيرا براى پيدا كردن معناى يك واژه ناآشنا ضرورت داشت نام راوى حديثى را كه مشتمل بر آن واژه ناآشنا بود, بدانيم و يا بيابيم تا بتوان آن را در يكى از كتابهاى غريب الحديث يافت.به عبارت ديگر, بدون دانستن نام راويان حديث, يافتن معانى واژه هاى ناآشنا, كارى بسيار پرزحمت و وقت گير بود.
جهت رفع اين نقص, ابراهيم بن اسحاق حربى(198ـ 285ق) به تأليف كتاب بسيار بزرگى در غريب الحديث دست زد. ۲ او روش معمول و رايج غريب نويسى, يعنى روش مسندى را با روش لغت نويسان درآميخت و تلاشى سِتُرگ (امّا ناكام) را آغاز كرد. او از ميان دو روش حروفى و موضوعى لغويان, روش حروفى و الفبايى (بر اساس مخرج حرف و تقليب مواد) را برگزيد و احاديث ذيل هر واژه را به ترتيب مسندى مرتب كرد; امّا چون لزوماً وهمواره احاديثى از راويان مختلف در ذيل كلمات مقلوب مدخل الفبايى فصل, يافت نمى شد و يا آن راوى يى كه فصل به او اختصاص يافته بود, حديثى مشتمل بر

1.غريب الحديث, الخطّابى, ص ۴۸: مقدّمه.

2.ابن نديم و محمد بن شاكر الكتبى مى گويند: او ۲۱ مسند از احاديث غريب ترتيب داده بود و ابن اثير, كتاب او را بزرگ و داراى مجلّدات بسيار مى داند (الفهرست, ص۲۳۱;فوات الوفيات, ج۱۰, ص۴۱; النهاية, ج۱, ص۶).

صفحه از 110