الاُصول الأربعُمِئة (اصول چهارصدگانه) - صفحه 92

بخش سوم

آگاهى ما از اسامى مؤلّفان اصول در شكل اصلى, متّكى بر آثار رجالى است; گرچه اطّلاعات در دسترس, مى تواند همزمان, با نكات ديگرى از منابع, تكميل شوند. در حال حاضر, با دانش موجود ما, اين امكانپذير نيست كه همه اسامى مؤلفان را بازسازى كنيم. فهرست ذيل, تنها تلاشى است براى كنار هم قرار دادن اطّلاعات پراكنده در مهم ترين منابع. آن گونه كه پيش تر ذكر شد, يك اصل, گاهى مى تواند تحت عنوان «كتاب» معرّفى شود. به اين دليل, هركجا كه به مؤلف خاصّى در منبعى يك اصلْ نسبت داده شده است و در منبع ديگرى يك كتاب, هر دو مأخذ در فهرست ما ذكر شده اند. دو ستاره, اشاره صريح به استفاده از اصطلاح «اصل» دارد و يك ستاره, استفاده از لفظ كتاب (يا كتب) را بيان مى دارد. منابع مشخّص شده با ستاره, آنهايى هستند كه شرح حال بيشترى را در مورد مؤلف بيان مى كنند. اگر معلوم بوده است كه مؤلف از كدام امامْ روايت كرده است, آن امام را با آوردن شماره در بين پرانتز, طبق ترتيب دوازده امام, ذكر كرده ايم.
1ـ اَبان (السندى) بن محمد بزّاز بَجْلى (10): رجال النجاشى, رجال الطوسى, الفهرست*, معالم العلماء, كتاب الاقبال, كشف المحجّة** (ص156)
2ـَابان بن عثمان بَجَلى (6, 7): رجال الكشّى, رجال النجاشى*, رجال الطوسى, الفهرست**, معالم العلماء*
3ـ عَبّاد بن يعقوب ابو سعيد عُصفُرى (م250ق): رجال النجاشى*, الفهرست*, بحارالأنوار**
4ـ ابان بن تغلّب (م141ق) (4، 5، 6): رجال الكشى, فهرست ابن نديم**, ۱
رجال النجاشى*, رجال الطوسى,**, الفهرست**, معالم العلماء**

1.متن, چنين خوانده شده است: كتاب من الأصول فى الرواية على مذهب الشيعة (فهرست, ابن نديم, ص۲۷۶). احتمالاً اصطلاح اصول در اين جا به مفهوم اصول دين باشد. در اين صورت, اين كتاب نمى تواند متعلّق به فهرست مصنّفات اصول باشد.

صفحه از 121