نقدي بر «از نقد سند تا نقد متن»(2) - صفحه 10

ب. «مشكل ديگر اين است كه كار انواع ادبى، طبقه بندى آثار صرفاً ادبى است؛ اما در مطالعات ادبى گاهى با آثار مهمى سر و كار داريم كه از ديدگاه ماده ادبيات، كاملاً جزو ادبيات محسوب نمى شوند؛ مثلاً تاريخ بلعمى يا حتى بيهقى، كه هرچند از جنبه هاى قوى ادبى خالى نيستند، اما از نظر مادّه جزو تاريخ محسوب مى شوند». ۱
باتوجه به اين نكته، جاى اين پرسش است كه آيا كتب حديثى و روايى را مى توان جزو آثار ادبى رده بندى كرد؟ احاديث، اگرچه ممكن است داراى جنبه هاى ادبى قوى باشند، امّا ادبيات ويژه خود را دارند. هر حديث از يك يا چند جمله تشكيل شده و احاديث طولانى چندان زياد نيستند و غالب آنها از يك يا چند سطر تشكيل مى شوند. حتّى احاديثى كه به عنوان خطبه و سخنرانى نقل شده اند، در قياس با سخنرانى هاى امروزى بسيار كوتاه اند. شايد گفتن اين كه احاديث،داراى نوع يا انواع ادبى ويژه خود هستند، به صواب نزديك تر باشد تا گفتن اين كه احاديث به عنوان متن ادبى، داراى همان انواع ادبى آثار كاملاً ادبى هستند. اين نكته شايد رويكرد حسن حنفى را در نقد متن احاديث با چالش جدى روبه رو سازد. اين مسئله، دست كم، احداث احتمال است.
مى توان گفت همان طور كه قرآن از زيبايى ادبى و هنرى فوق العاده اى برخوردار است و در عين حال، مانند ساير آثار ادبى كه يا منثورند، يا منظوم، نيست و سبك و نوع خاص خود را دارد، احاديث نيز داراى انواع و سبك هاى ادبى ويژه خود هستند. اين امر به معناى آن است كه براى اعمال نقد متن در مورد احاديث، از طريق شناسايى انواع ادبى آنها، بايد قواعد و ساز و كار ويژه احاديث را شناخت و به كار گرفت. دليل اين امر، آن است كه حديث، بر فرض صحّت، هم پايه وحى است و اگرچه براى انسان هاست، اثرى صرفاً انسانى نيست.
حسن حنفى كوشيده است تا پاره اى از انواع ادبى احاديث صحيح بخارى را نشان دهد. براى مثال، «گفت و گو» را يكى از اشكال يا انواع يا قالب هاى ادبى احاديث صحيح بخارى دانسته است. وى پس از تحليل «حديث قدسى» به نوع ديگرى از احاديث،

1.همان، ص ۲۱.

صفحه از 7