نقدي بر «از نقد سند تا نقد متن»(2) - صفحه 9

سوم. نظريه انواع ادبى دست مايه نقد انواع است، كه خود شاخه اى از نقد ادبى است. منتقد ادبى با به كارگرفتن نقد انواع و با شناسايى نوع ادبىِ يك اثر به طبقه بندى، توصيف، تحليل، تفسير و ارزيابىِ آن اثر مى پردازد. ۱
چهارم. همچنان كه نقد ادبى در طول تاريخ، به ويژه در يكى دو قرن اخير، تطوّرات زيادى را از سرگذرانده و از سوى عالمان آن، ديدگاه هاى مختلف زيادى درباره آن ابراز شده است، در مورد انواع ادبى و نقد انواع نيز اختلاف نظرهاى فراوانى وجود دارد ۲ حتى برخى از منتقدان ادبى، نقد انواع را اساسى نمى دانند و به تمايز نهادن ميان انواع، چندان توجهى نشان نمى دهند. ۳
پنجم. پرسش ها و اشكال هاى متعددى در برابر انواع ادبى قرار دارند، براى نمونه:
الف. آثار ادبى به طور دقيق در انواع يا طبقات جاى نمى گيرند. ۴ طبقه بندى آثار ادبى بر حسب ساختمان و ويژگى هاى درونى و ساختارى آنها بسيار دشوار است؛ «از اين رو ناچار، گاهى به طبقه بندى كردن بر حسب صورت (مثلاً، تعداد بيات و وضع قافيه) بسنده مى شود؛ امّا اشكال در اين است كه ممكن است آثارى كه از نظر صورت به يكديگر شبيه اند، از نظر مادّه و معنا با هم متفاوت باشند و اين اشكال، البته در مورد آثارى كه از نظر مادّه و معنا با هم شبيه اند نيز صادق است، چه ممكن است اين گونه آثار به صور و قالب هاى مختلف ارائه شده باشند». ۵ بنابراين، نمى توان همه آثار ادبى را به سهولت در انواع مشخصى طبقه بندى كرد. براى مثال، از آن جا كه بيشتر اشعار ديوان كبير مولوى در قالب غزل است، ديوان مزبور بايد از نوع غنايى باشد، حال آن كه از ويژگى هاى حماسى و پند و اندرز نيز برخوردار است.

1.ر.ك: مبانى نقد ادبى، ويلفرد گرين، لى مورگان و ديگران، ترجمه فرزانه طاهرى، تهران: انتشارات نيلوفر، چاپ سوم، ۱۳۸۰ش، ص ۲۴۶- ۲۵۰.

2.همان.

3.فرهنگنامه ادبى فارسى، دانشنامه ادب فارسى ۲، ص ۱۳۷۸.

4.مبانى نقد ادبى، ص ۲۴۹.

5.انواع ادبى، ص ۱۴.

صفحه از 7