شرحي بر حديث «إنّ الغَضَبَ مِن الشّيطانِ» - صفحه 10

اخبار معتبره ديگر نيز مستفاد مى شود.
بلى تشكيكى كه هست در آن، اين است كه آيا ملكِ موجود در وى، همان عقل و قوه عاقله است و هر دو يك چيزند به حسب حقيقت، و متعددند به حسب اسم. و يا اينكه دو چيزند و غير يكديگرند. و بر فرض اتحاد آنها، جميع آنچه كه دلالت بر وجود عقل و قوه عاقله دارد، دلالت بر وجود ملك نيز خواهد داشت. و ليكن آنچه از بسيارى از اخبار و غير اخبار برمى آيد، عدم اتحاد آنهاست.
و اينها در صورتى است كه ملك را به معناى فرشته بگيريم؛ چنانچه ظاهر و هويداست از لفظ آن. و هرگاه ملك را به معناى عقل و قوه عاقله و يا معناى علم و معرفت و رحمت الهى بگيريم - چنانچه اطلاق لفظ بر هر يك از آنها نيز در كلمات علماى ابرار، بلكه در اخبار أهل بيت اطهار هم فى الجمله شده -، پس در وجود آنها در آدمى ريب و دغدغه نخواهد بود؛ چرا كه واضح و عيان است و حاجت به دليل و بيان و برهان ندارد.
و از بسيارى از آنچه ذكر شد، معلوم مى شود كه اشكالى در وجود شيطان نيز در آن نيست؛ با اينكه آيات و اخبار بسيار - علاوه بر آنچه ذكر شد - دلالت بر اين مطلب دارد.
و از آن جمله است، خصوص آيه شريفه «و من يعش عن ذكر الرّحمن، نقيض له شيطاناً فهو له قرين».۱
و از آن جمله است، نيز خصوص آيه شريفه «من شرّ الوسواس الخناس، الذى يوسوس فى صدور النّاس».۲
و از آن جمله است، نيز آيه شريفه «و جعلنا لكلّ نبىّ عدوّاً شياطين الإنس و الجن»،۳و آيه «إنّما يأمركم بالسّوء والفحشاء»۴ و آيه شريفه «فإنه يأمر بالفحشاء و المنكر»۵، و آيه شريفه «و ينزل عليكم من السماء ماءً ليطهركم به و يذهب عنكم رجز الشيطان».۶
و از آن جمله است، نيز حديثى كه ثقة الاسلام - عليه الرّحمه - در كتاب اصول كافى روايت كرده و مضمون آن، اين است كه كسى كه ربقه اسلام از او كنده شده است، ملاقات نمى كند او را، مگر شيطان. ۷

1.سوره زخرف، آيه ۴۳.

2.سوره ناس، آيه ۴ و ۵.

3.سوره انعام، آيه ۱۱۲.

4.سوره بقره، آيه ۱۹۹.

5.سوره نور ، آيه ۲۱.

6.سوره انفال، آيه ۱۱.

7.الكافى، ج ۲، ص ۲۹۱.

صفحه از 40