شرحي بر حديث «إنّ الغَضَبَ مِن الشّيطانِ» - صفحه 21

محرّم است و بس؛ با اينكه حديثْ عموم دارد و تخصيصْ بى وجه است. با اينكه خلاف ظاهر لفظ است و مساعدت هم با ظاهر فقرات ديگر اين حديث و غير آن ندارد.
پس ناچار مى بايد مراد، معناى هفتم باشد و ظاهر از حديث هم اين است، خصوصاً با ملاحظه اخبارى كه خواهد آمد؛ زيرا كه آنها نيز قرينه واضحه هستند بر اينكه مراد از غضب در اين فقره شريفه اين است. همين معناست. با اينكه بسيارى از آنچه در فايده اولى و غير آن اشاره نموديم به آنها نيز شهادت و دلالت بر اين مطلب دارند.
و مراد از شيطان در اين فقره شريفه ممكن است كه معناى اول از معانى شيطان باشد و بنابراين، معناى اين فقره شريفه اين است كه غضبى كه از جمله حالات آدمى است، فى الحقيقه از شيطان مشهور - كه ابليس باشد - سرزده است، اگر كلمه «من» در فقره شريفه را بيانيه دانيم. و هرگاه سببيه و تعليليه دانيم، معنا اين خواهد بود، كه اين غضب كه از شخصى بروز مى كند به سبب شيطان و به علت آن است. و اين معنا - اگر چه در ظاهر بى عيب است - وليكن پس از تأمل و تعمق تماميت آن، فرع اين است كه از براى اين شيطان وجودهاى بسيار جدا جدا و على حده قايل شويم.
و ممكن است نيز كه معناى دوم از معانى شيطان - كه در فايده دويم ذكر شد - مراد باشد؛ چنانچه از بعضى از آيات و اخبارى كه اشاره به آنها شد برمى آيد. و بنابراين،معناى فقره شريفه اين است كه اين غضب از شيطانِمسمى به خناس است. و يا به علت آن است.
و ممكن است نيز كه معناى سيّم از معانى شيطان مراد باشد چنانچه از بسيارى از آيات و اخبارى كه اشاره به پاره از آنها شد برمى آيد و بنابراين معناى فقره شريفه اين است كه اين غضب از شيطانى است كه با شخص غضبناك و در آن است و با اينكه به علت آن است.
و ممكن است نيز كه معناى چهارم از معانى چهارم از معانى مراد باشد چنانكه آيات و اخبارى كه اشاره به پاره اى از آنها شد دلالت برآن دارد و بنابراين معناى اين فقره شريفه اين است كه اين غضب از نفس اماره موجود در شخص غضبناك و يا به علت آن است.
و ممكن است نيز كه معناى پنجم از معانى شيطان مراد باشد، چنان كه حديثى كه در باب معرفت عقل و جهل و خلق آنها و جنود و سپاه آنها وارد شده و ثقة الاسلام - عليه الرّحمه - در كتاب اصول كافى روايت كرده برمى آيد: زيرا كه از آن حديث مستفاد مى شود كه غضب از

صفحه از 40