شرحي بر حديث «إنّ الغَضَبَ مِن الشّيطانِ» - صفحه 30

فراق و اشتياق به آب وصل مشتاق محبوب و معشوق خاموش و فرو نشانده مى شود. و اشكالى در اين نيست، بلى اشكال در اين است كه مراد از آتش و آب در اين فقره شريفه كدام يك از معانى آنها است؟ ممكن است كه مراد اين باشد كه خاموش كرده و فرو نشانده مى شود، آتش حسّى معهود به آب حسّى معهود مطلق و مضاف ، و در اين شبهه و اشكالى نيست، چنانچه حسّ و عيان و ضرورت و وجدان حاكم به آن و شاهد بر آن است.
بلى ممكن است شبهه و اشكال در اين مضمون به اينكه هرگاه مراد از آتش و آب در اين فقره شريفه اين معنا كه ذكر شد باشد، لازم مى آيد كه پيغمبر - صلى الله عليه و آله - خلاف واقع فرموده باشند؛ چرا كه از اين فقره چنين مستفاد مى شود كه خاموش شدن و فرونشستن آتش منحصر است به آب با اينكه اين آتش به غير از آتش از خاك و باد فرو نشانده و خاموش مى شود، بلكه خود به خود نيز خاموش و فرونشانده مى شود؛ چنانچه حس و عيان شاهد بر آن است. و ايضاً لازم مى آيد كه پيغمبر - صلى الله عليه و آله - خلاف واقع ديگر نيز فرموده باشند؛ چرا كه محسوس و مشاهد است كه آتشِ بسيار فراوان به آبِ بسيار كم خاموش و فرونشانده نمى شود، با اينكه از فرموده آن بزرگوار مستفاد مى شود كه در مثل اين صورت نيز آتش به آب خاموش شود و فرونشيند و ايضاً لازم مى آيد عدم صحت تفريع فقره چهارمين، چنانچه واضح و هويداست.
و ليكن ممكن است نيز دفع آن. اما قسم اول از راه اشكال، پس به اينكه ظاهر اين است كه مراد آن بزرگوار، بيان خاموش كردن و فرونشاندن آتش باشد، در همه حال و در همه وقت به واسطه وجود مانع و دافع آن. و شكى نيست كه آن منحصر است در آب؛ زيرا كه باد و خاك در بسيارى از اوقات مغلوب آتش و معين آن هستند، چنانچه محسوس و مشاهد است و خاموش شدن آن به خودى خود به اعتبار فقدان مقتضى و نابود شدن سبب و مختل شدن سببيت سبب آن است؛ چنانچه روشن و هويداست.
و نيز ممكن است دفع آن به اينكه مراد آن بزرگوار شايد بيان خاموش كننده و فرونشانده آتش باشد در غالب و متعارف مردم، و آن نيز منحصر است در آب . و يا اينكه شايد مراد، آن بزرگوار، خاموش كردن آتش و فرونشاندن آن باشد. نه خاموش شدن و فرونشستن آن. و ميان اين دو فرق و تفاوت بسيار است.

صفحه از 40