شرحي بر حديث «إنّ الغَضَبَ مِن الشّيطانِ» - صفحه 31

و اما قسم دويم از راه اشكال، پس دفع آن نيز ممكن است به اينكه مقصود آن بزرگوار شايد اين باشد كه خاموش كردن و فرونشاندن حقيقت اين آتش به حقيقت اين آب است و شكى نيست كه اين حقيقت خاموش كننده و فرونشاننده آن حقيقت است و اين منافات ندارد با اينكه احياناً به سبب بعضى از امورخارجه و موانع سانحه خلاف آن لازم آيد چنانچه واضح و روشن است با اينكه قبول نداريم در اين صورت نيز كه آب خاموش كننده و فرونشاننده نباشد؛ زيرا كه هر قدر از آن آتش كه با آن آب ملاقات مى نمايد، لا محاله آن مقدار از آتش خاموش و فرونشاننده مى شود در هنگام ملاقات قطعاً، اگرچه پس از آن روشن و افروخته شود.
و اما قسم سيم از راه اشكال، پس دفع آن نيز ممكن است به اينكه اين اشكال در وقتى لازم مى آيد كه مراد از همين فقره شريفه منحصر در همين معنا كه ذكر شد باشد و غير آن از معناهاى ديگر اصلاً مراد نباشد، با اينكه انحصار مراد در همين معنا قبول نيست؛ زيرا كه ضرر ندارد كه با وجود مراد بودن اين معنا و ظهور آن در فقره شريفه معناهاى ديگر كه مساعدت با تفريع ندارد نيز مراد بوده باشند، و اگرچه باطن از فقره شريفه باشند؛ خصوصاً پس از اينكه از خود آن بزرگوار و اهل بيت اطهار وى - صلوات اللّه عليه و عليهم اجمعين - رسيده باشد كه از سخن ما اهل بيت عصمت مانند سخن خداوند عالم ظاهر و باطن و باطن باطن هست. ۱
بلى ممكن است اشكال ديگر، به اينكه اين معنا مساعدت با فقره اولى و دويم از اين حديث ندارد؛ زيرا كه دانسته شد كه مراد از آتش در فقره دويم كه غضب از وى خلق شده آتش حسّى معهود نيست، همچنان كه آبى كه از ملك و خلق شده از آن است، آب حسّى معهود نيست، با اينكه دانسته شد كه اين دو فقره در حكم صغراى قياس است و اين فقره در حكم كبراى قياس و ليكن ممكن است دفع آن نيز به آنچه دفع قسم سيّم از راه اشكال پيشى به آن شد، فليتأمّل. و ممكن است نيز كه مراد آن بزرگوار از اين فقره شريفه اين باشد كه آتش جهنم خاموش كرده و فرونشانده مى شود به آب رحمت خداوند عالم - جلت كبرياؤه - ؛ زيرا كه آتش جهنم غضب خداوند عالم است. پس خاموش كننده و فرونشاننده وى رحمت خواهد بود به مضمون «سبقت رحمته غضبه و وسعت رحمته كل شى ء». ۲

1.ر.ك: بحارالأنوار، ج ۶۴ ، ص ۱۰۳.

2.بحارالأنوار، ج ۹۱، ۲۳۹(جمله اول)؛ ج ۹۱، ۳۹۶ يا من وسعت رحمته كل شى ء.

صفحه از 40