شرحي بر حديث «إنّ الغَضَبَ مِن الشّيطانِ» - صفحه 33

و ممكن است نيز مراد اين باشد كه خاموش كرده و فرونشانده مى شود آتش معصيت آدمى به نسبت به خداوند عالم به آب طاعت و به آب مغفرت و آمرزش وى. و اين معنا نيز بسيار دور است از ظاهر اين فقره، بلكه خلاف آن ظاهر است، و ليكن ممكن است كه يكى از بطون آن باشد، اگرچه مساعدت آن با فقره اولى و دويم و چهارم خالى از اشكال نيست، مگر به طريقى كه بيان شد. و نيز خواهد و مؤيد اين معناست اخبارى كه مضمون آنها اين است كه ايمان برطرف كننده كفر، و توبه و ساير اعمال شايسته برطرف كننده معصيت و اجتناب از گناهان كبيره رفع كننده گناهان صغيره و سبب آمرزش آنهاست.
وليكن مخفى و پوشيده نيست كه ممكن است اشكال بنابراين، به اينكه مراد از اين فقره اين معنا باشد لازم مى آيد كه از براى احدى از معصيت كاران از امت پيغمبر(ص) و شيعه ائمه اطهار را عذابى و جهنمى نباشد مطلقاً، حتى در صورتى كه بى توبه از دنيا بيرون رفته باشد با اينكه از آيات و اخبار و غير آنها خلاف آن برمى آيد.
و به اينكه بنابر اين لازم مى آيد نيز كه معصيتِ بسيار بسيار به طاعت بسيار كم بخشيده و مرتفع شود، با اينكه اين هم بسيار دور است، خصوصاً در صورتى كه آن طاعت در جنب اين معصيت به سبب قلت و كمى آن و بسيارى و كثرت اين مغلوب و مستهلك باشد.
و اگرچه ممكن است دفع اين اشكال، اما دفع راه اول اين اشكال، پس به اينكه معصيت را دو معناست: يكى معناى فعلى كه معناى مصدرى است كه تعبير از آن به نافرمانى كردن و سركشى نمودن مى شود و شبهه نيست كه در هنگام تحقق يافتن اين معنا و هنگام سرزدن اين نافرمانى و سركشى و شراره كشيدن آتش آن در نهاد آدمى همين كه دريافت كرد كه اينكه از وى مى خواهد سر بزند نافرمانى الهى و سركشى از فرمان وى است، و فرمان بردن و سر نزدن آن از وى عين فرمان بردارى و اطاعت آن است، و قرار را بر اطاعت و فرمان بردارى الهى داد، آتش معصيت به اين معنا به آب طاعت و فرمان بردارى الهى خاموش شده و فرونشسته خواهد بود.
و پس از آن ديگر عصيان نخواهد بود تا اينكه عذاب و جهنمى از براى وى باشد، خواه اين آب طاعت همان خود واگذاشتن نافرمانى و موقوف داشتن سركشى باشد و خواه به جا آوردن و كردن عبادت و طاعتى ديگر غير از آن نيز باشد؛ زيرا كه آب طاعت را دو نوع متصور

صفحه از 40